بسم الله الرّحمن الرّحیم
مبدّل تاریخ و زمان
jdf.scr.ir
وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّیْلَ وَالْنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالْنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِی ذَلِكَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ | و شب و روز و خورشید و ماه را برای شما رام گردانید و ستارگان به فرمان او مسخّر شده اند مسلّماً در این [امور] برای مردمی که تعقّل می‏کنند نشانه هاست | سوره ی نحل ، آیه ی 12
تاریخگذاری‌ اسناد

9) تاریخگذاری‌ اسناد‌‌‌: طبیعی‌ترین‌ و عمومی‌ترین‌ روش ‌تاریخگذاری‌ اسناد (هر نوع‌ سند تاریخدار شامل‌ اسناد دیوانی‌، نامه‌ها، سنگنوشته‌ ها، لوحها و انجامه‌ها)، ذکر سال‌ (زمان‌ تهیه‌ سند) و رکنی‌ از گاه‌شماری‌ (عموماً اسم‌ گاه‌شماری‌، مثلاً هجری‌، توسعاً در معنای‌ هجری ‌قمری‌) بوده‌ است‌ که‌ ترکیب‌ این‌ دو، مبدأ آن‌ و سالهای‌ سپری‌ شده‌ از آن‌ مبدأ تا زمان‌ تهیه‌ شدن‌ سند را می‌رسانده‌ است‌. اگرچه‌ در موارد متعدد، ذکر تنها یکی ‌از ارکان‌ گاه‌شماری‌، مثلاً سالهای‌ سپری‌ شده‌ از مبدأ آن‌ گاه‌شماری‌، که‌ بویژه‌ در مورد سکه‌ها بسیار اتفاق‌ می‌افتاد، باعث‌ می‌شود تا تنها با استفاده‌ از قراین‌ تاریخی‌ بتوان‌ ماهیت‌ گاه‌شماری‌ را دریافت‌.

چگونگی‌ تقدم‌ یا تأخر ترتیب‌ اجزای‌ گاه‌شماری‌ نیز بسته‌ به ‌نوع‌ گاه‌شماری‌ و زمان‌ رواج‌ آن‌ موضوعی‌ بوده‌ که‌ در ادوار گوناگون‌ تاریخی‌ تغییر می‌کرده‌ است‌. در ایران‌ پیش‌ از اسلام‌، صورتهای‌ مختلف‌ این‌ تقدم‌ یا تأخر، ذکر ارکان‌ گاه‌شماری‌ قبل‌ یا بعد از سال‌ موردنظر بر روی‌ سند، رواج‌ داشته‌ است‌ (برای‌آگاهی‌ از این‌ ترتیبها و سایر ویژگیهای‌ تاریخگذاری‌ در ایران‌ پیش ‌از اسلام‌ نک: ایرانیکا، ج‌ 7، ص‌ 124ـ125). در دوران‌ اسلامی‌، گونه‌های‌ بسیاری‌ از ترکیب‌، تلفیق‌ یا حذف‌ ارکان‌ مختلف‌ گاه‌شماری‌ بر روی‌ اسناد وجود دارد؛ از جمله این‌ ترکیب‌ و تلفیقها، درهم‌آمیزی‌ رکن‌ اصلی‌ گاه‌شماری‌ اسلامی‌، یعنی‌ مبدأ گاه‌شماری‌ هجری‌ قمری‌، با ارکان‌ گاه‌شماریهای‌ دیگر است‌.

در ایران‌ نمونه‌های‌ بسیاری‌ از ذکر نام‌ روزها و ماههای‌ فارسی‌ میانه ‌در کنار استفاده‌ از مبدأ هجری‌ قمری‌، بویژه‌ بر روی‌ سنگ‌مزارهایی‌ متعلق‌ به‌ قرون‌ ششم‌ و هفتم‌ هجری‌ قمری‌، وجود دارد (نک: شیخ‌الحکمایی‌، ص‌ 125، 128؛ >گزارش‌ تاریخی‌کتیبه‌های‌ عربی‌<، ج‌ 9، ص‌ 257ـ 258). در نمونه‌های‌ دیگری ‌از این‌ تلفیقها، رتبه‌ شمارشی‌ روز ماه‌ و روز هفته‌ به‌ زبان‌ فارسی ‌در کنار سایر ارکان‌ گاه‌شماری‌ هجری‌ قمری‌ و به‌ زبان‌ عربی‌ ذکر شده‌اند (نک: >گزارش‌ تاریخی‌ کتیبه‌های‌ عربی‌<، ج‌ 13، ص‌ 238، ج‌ 15، ص‌ 62ـ63). همین‌ رویکرد، در مصر و نواحی ‌اطراف‌ آن‌، با ذکر نام‌ ماههای‌ مصری‌ باستان‌ در کنار ارکان‌ گاه‌شماری‌ هجری‌ قمری‌ رخ‌ داده‌ است‌. از این‌ نامها، در کنار مبدأ گاه‌شماری‌ هجری‌ قمری‌ به‌ صورت‌ گسترده‌ استفاده‌ شده‌ است (نک: همان‌، ج‌ 5، ص‌ 158، ج‌ 6، ص‌ 169، 193، 215، ج‌ 7، ص‌ 11، 153).

در نمونه‌های‌ دیگری‌ از تاریخگذاری‌ بر روی‌ اسناد، از دو یاچند مبدأ گاه‌شماری‌ در تاریخگذاری‌ استفاده‌ شده‌ است‌. از این‌روش‌، ناصرخسرو بیش‌ از همه‌ استفاده‌ کرده‌ و تاریخهای ‌مختلفی‌ را با دو گاه‌شماری‌ هجری‌ قمری‌ و یزدگردی‌ در کنار هم ‌آورده‌ است‌ (از جمله‌ 1363 ش‌، ص‌ 8، 16؛ نیز نک: بخش‌ 12). بویژه‌ بعد از رواج‌ گاه‌شماری‌ هجری‌ شمسی‌ در ایران‌، ذکر هم‌زمان‌ دو گونه‌ گاه‌شماری‌ هجری‌ قمری‌ و شمسی‌ در کنار هم ‌رواج‌ بسیار داشته‌ است‌. در عثمانی‌ نیز اسنادی‌ وجود دارد که ‌هم‌ با گاه‌شماری‌ هجری‌ قمری‌ هم‌ با گاه‌شماری‌ مالی‌ رایج‌ درعثمانی‌ تاریخگذاری‌ شده‌ است‌ (برای‌ نمونه‌ نک: مزک‌، ص‌ 152ـ 163). همچنین‌، نمونه‌هایی‌ از ذکر هم‌زمان‌ بخشی‌ از ارکان‌ دو گاه‌شماری‌ هجری‌ قمری‌ و سلوکی‌ یا تمامی‌ ارکان‌ آنها در کنار هم‌ وجود دارد (نک: «گزارش‌ تاریخی‌ کتیبه‌های‌ عربی‌»، ج‌ 7، ص‌ 54 ـ 55).

یکی‌ از موارد ذکر چند گاه‌شماری‌ در یک‌ سند، نقر شدن‌ گاه‌شماری‌ هجری‌ قمری‌ و یزدگردی‌ و سلوکی‌ درکنار هم‌ (مربوط به‌ 764 هجری‌ قمری‌، 732 یزدگردی‌ و 1674سلوکی‌) بر پایه‌ یک‌ کره‌ فلکی‌ ساخته‌ شده‌ در ایران‌ می‌باشد (نک: همان‌، ج‌ 17، ص‌ 43ـ44). در قرن‌ حاضر، اقلیتهای‌ دینی‌ ساکن ‌در هر یک‌ از کشورهای‌ اسلامی‌ از گاه‌شماری‌ مخصوص‌ و مذهبی‌ خود استفاده‌ می‌نمایند. استفاده‌ رسمی‌ از گاه‌شماری‌ میلادی‌ در ایران‌ تنها به‌ تاریخگذاری‌ اسناد و معاهدات‌ دو جانبه ‌محدود می‌شود. همچنین‌، در ایران‌ از دوره‌ صفوی‌ به‌ بعد، اسناد متعددی‌ وجود دارد که‌ در آنها از گاه‌شماری‌ دوازده‌ حیوانی‌ درکنار گاه‌شماری‌ هجری‌ قمری‌ استفاده‌ شده‌ است‌ (برای‌ نمونه‌ نک: قائم‌مقامی‌، ص‌ 41ـ44؛ نیز نک: بخش‌ 9؛ برای‌ آگاهیهای‌ کلی ‌درباره‌ شیوه‌ تاریخگذاری‌ اسناد از دوره‌ آق‌قوینلو و پس‌ از آن‌ در ایران‌ نک: بوسه‌، ص‌ 55 ـ57).

روش‌ تحریر تاریخهای‌ اسناد در دوره‌های‌ مختلف‌، گوناگون‌ بوده‌ است‌ اما روش‌ کلی‌ برای‌ ذکر تاریخها استفاده‌ از اختصارات ‌حرفی‌، و در موارد معدودی‌ استفاده‌ از حساب‌ جُمَل‌، بوده ‌است‌. در اسناد معدودی‌ متعلق‌ به‌ قرن‌ سوم‌ هجری‌، برای ‌رقم‌نویسی‌ تاریخ‌ اسناد از الفبای‌ یونانی‌، که‌ همانند حساب‌ جُمَل ‌دارای‌ ارزش‌ عددی‌اند، استفاده‌ شده‌ است‌ (نک: گرومان‌، 1994، سفر 1، ص‌ 81، سفر 2، ص‌ 145، سفر 3، ص‌ 152، 171ـ172). در دوره‌ عثمانی‌ برای‌ نوشتن‌ این‌ تاریخها عموماً از ارقام‌ عربی‌ استفاده‌ می‌شده‌، با این‌ تفاوت‌ که‌ در بسیاری‌ موارد تنها دو یا سه‌ رقم‌ سمت‌ راست‌ هر تاریخ‌، در سند ذکر می‌شده‌ و ارقام ‌سمت‌ چپ‌ (هزارگان‌، در ذکر نمونه‌های‌ سه‌ رقمی‌ و هزارگان‌ و صدگان‌ در ذکر نمونه‌های‌ دو رقمی‌) نوشته‌ نمی‌شده‌ است‌ (نک: مزک‌، ص‌ 192، 214؛ برای‌ نمونه‌ای‌ از این‌ اسناد نک: بشر، ص‌ 266ـ 274). در روشی‌ برای‌ تاریخ‌نویسی‌، که‌ تنها در انجامه‌های‌ کتابهای‌ خطی‌ دیده‌ شده‌ است‌، برای‌ نوشتن‌ تاریخ‌ کتابت‌ از تلفیق‌ کسرهای‌ صحیح‌ تعداد روزهای‌ ماه‌ (عُشر و ثلث‌) و ماههای‌ سال‌ (سُدس‌ و نصف‌) و عشرهای‌ هزاره‌ و سده ‌و دهه‌ استفاده‌ شده‌ است‌ (برای‌ آگاهی‌ از چگونگی‌ این‌ روش‌ نک: ریتر، ص‌ 237ـ247؛ برای‌ نمونه‌ای‌ از این‌ انجامه‌ها در ایران‌ نک: علینقی‌ منزوی‌، ج‌ 11، ص‌ 593). در انجامه‌های‌ کتابهای‌ خطی‌، موارد متعددی‌ از تاریخگذاری‌ به‌ وسیله‌ انواع‌ مبدأهای‌ رایج‌ در سرزمینهای‌ اسلامی‌، استفاده‌ از انواع‌ نام‌ ماههای‌ سال‌ و روزهای‌ ماه‌ و اشارات‌ متعددی‌ به‌ انواع‌ گاه‌شماریها وجود دارد (برای‌ آگاهی‌ بیشتر در این‌باره‌ و نمونه‌های‌ متعددی‌ از این ‌انجامه‌ها نک: افشار، ص‌ 83 ـ91).




گاهنامه‌ / تقویم‌

10) گاهنامه‌ / تقویم‌: سابقه‌ تهیه‌ دفترهایی‌ حاوی ‌اطلاعات‌ نجومی‌ به‌ قرون‌ اولیه‌ اسلامی‌ بازمی‌گردد. در این ‌دفترها درباره‌ وضع‌ خورشید در هریک‌ از صورتهای‌ فلکی ‌منطقه‌البروج‌ در یک‌ دوره‌ یک‌ ساله‌ و تخمین‌ محل‌ واقعی ‌سیارات‌ و ماه‌ در همین‌ دوره‌ زمانی‌ مطالبی‌ می‌آمده‌ و فهرستی ‌از نام‌ ماههای‌ سال‌ در چند گاه‌شماری‌ مختلف‌ و نیز پاره‌ای ‌دانستنیهای‌ نجومی‌ و احکام‌ نجومی‌ ذکر می‌شده‌ است‌. به ‌این‌ دفترها، تقویم‌، دفترالسَّنه‌ (ابوریحان‌ بیرونی‌، 1934، ص‌ 186) و دفتر سال‌ (در ترجمه‌ فارسی‌ کهن‌ منسوب‌ به ‌ابوریحان‌ بیرونی‌ از التفهیم‌، 1362 ش‌، ص‌ 273) می‌گفتند.

ابن‌یونس‌ (ص‌98 پ‌؛ نیز نک: د. اسلام‌، چاپ‌ دوم‌، ج‌ 10، ص‌ 146) از یک‌ دفترالسَّنه‌، متعلق‌ به‌ ثابت‌بن‌ قرّه‌، نام‌ برده ‌اما در هیچیک‌ از فهرستهایی‌ که‌ از آثار ثابت‌بن‌ قرّه‌ تهیه‌ شده‌، به‌ این‌ رساله‌ اشاره‌ای‌ نشده‌ است‌. البته‌ رساله‌ فی‌ سَنه‌ الشمس‌ثابت‌، بر آشنایی‌ غرب‌ با گاه‌شماری‌ جهان‌ اسلام‌ تأثیر مهمی ‌داشت‌ (نک: ادامه‌ همین‌ بخش‌).

ساختار این‌ تقویمها عموماً از شکل‌ واحدی‌، بر اساس ‌بررسی‌ موقعیت‌ خورشید در صورتهای‌ فلکی‌ منطقه‌البروج‌، پیروی‌ می‌کرد و بر اساس‌ محل‌ قرار گرفتن‌ خورشید در هر یک‌ از این‌ صورتهای‌ فلکی‌ ــ که‌ خود بر مبنای‌ وسط‌الشمس‌ و تعدیل‌الشمس‌ محاسبه‌ می‌شد ــ و با ورود خورشید به‌ صورت ‌فلکی‌ حمل‌ (موقعیت‌ اعتدال‌ بهاری‌) تنظیم‌ می‌شد. این‌ تقویمها عموماً الگوی‌ واحدی‌ داشته‌اند که‌ شامل‌ سیزده‌ ستون‌ بوده ‌است‌. در چند ستون‌ اول‌، در جدولهای‌ متعدد و متوازی‌، موقعیت‌ روز هفته‌ به‌ هنگام‌ اعتدال‌ بهاری‌، روز ماه‌ در سال‌هجری‌ قمری‌ ناظر به‌ روز اعتدال‌ بهاری‌، و روز ماه‌ در هر یک ‌از گاه‌شماریهای‌ مهم‌ جهان‌ اسلام‌ (یعنی‌ سلوکی‌ و یزدگردی‌) تعیین‌ می‌شد. در ستونهای‌ بعدی‌، که‌ تعداد آنها بسته‌ به‌ نیت‌ یا ذوق‌ تقویم‌نویس‌ متغیر بود، موقعیت‌ سیارات‌ بر اساس‌ درجه‌ و دقیقه‌ در روزهای‌ سال‌، جدولهایی‌ برای‌ موقعیت‌ ماه‌ و اطلاعات‌ دیگری‌ چون‌ موقعیت‌ روزهای‌ هر گاه‌شماری‌ بسته‌ به‌ جشنها یا عزاداریها، هنگام‌ رؤیت‌ هلال‌ و هنگام‌ ظهر شرعی‌ در شهرهای‌ گوناگون‌ درج‌ می‌شد. در آخرین‌ قسمتها، اگر خورشیدگرفتگی‌ یا ماه‌گرفتگی‌ در آن‌ سال‌ پیش‌بینی‌ می‌شد، اطلاعات‌ مربوط به‌ آنها نیز درج‌ می‌گردید؛ به‌ سبب‌ نحس ‌دانستن‌ این‌ دو پدیده‌، ذکر آنها در صفحه‌ اول‌ تقویم‌ جایز نبود (ابوریحان‌ بیرونی‌، 1934، ص‌ 188ـ189؛ همو، 1362 ش‌، ص‌ 277؛ ابوریحان‌ بیرونی‌ در بین‌ دانشمندان‌ اسلامی‌، مفصلترین‌ توضیحات‌ را درباره‌ چگونگی‌ تهیه‌ تقویم‌ داده‌ است‌ نک: 1934، ص‌ 186ـ191).

در قرون‌ بعد نیز شکل‌ و ساختار تقویمهای‌ استخراجی‌ با آنچه‌ ابوریحان‌ بیرونی‌ آن‌ را شرح‌ داده‌ تفاوت‌ چندانی‌ نکرد و بسته‌ به‌ مورد یا موقعیت‌ خاص‌، عوامل‌ جزئی‌ دیگری‌ نیز در این ‌تقویمهای‌ جدید ثبت‌ شد. کتابهایی‌ که‌ در قرون‌ بعدی‌ به‌ عنوان ‌راهنمای‌ تهیه‌ تقویمها تهیه‌ شدند، بندرت‌ چیزی‌ بیش‌ از آنچه ‌ابوریحان‌ بیرونی‌ بدان‌ پرداخته‌ بیان‌ می‌کنند؛ از جمله‌، آنچه ‌نصیرالدین‌ طوسی‌ (سی‌ فصل‌، فصلهای‌ یک‌ تا ده‌) درباره ‌مطالبی‌ که‌ در تقویمها باید ثبت‌ شوند نوشته‌، عملاً بسط آن‌ چیزی‌ است‌ که‌ ابوریحان‌ بیرونی‌ گفته‌، با افزودن‌ مختصر دانسته‌هایی‌ که‌ پس‌ از ابوریحان‌ بیرونی‌ در سرزمینهای‌ اسلامی ‌درباره‌ تقویمها رواج‌ یافته‌ است‌. شاردن‌ (ج‌ 4، ص‌ 357ـ430) نیز صورت‌ تفصیلی‌ و جزء به‌ جزء یکی‌ از این‌ تقویمها را، که‌ در دوره‌ صفوی‌ در ایران‌ تهیه‌ می‌شد، توضیح‌ داده‌ و انواع ‌گاه‌شماریهایی‌ را که‌ در این‌ تقویمها درج‌ می‌شده‌، بر شمرده ‌است‌.

مهمترین‌ تقسیم‌بندی‌ای‌ که‌ در دوره‌ صفوی‌ در ایران ‌درباره‌ تقویمها وجود داشته‌، تقسیم‌ آنها به‌ تقویمهای‌ تام‌ و غیرتام‌ بوده‌ که‌ بر اساس‌ آن‌، تقویم‌ تام‌ کاملترین‌ صورت ‌استخراج‌ تقویمها و شامل‌ انواع‌ گاه‌شماریها و اطلاعات‌ نجومی ‌و احکام‌ نجومی‌ بوده‌ که‌ در آن‌ زمان‌ امکان‌ محاسبه‌ آنها وجود داشته‌ است‌. ولی‌ در تقویم‌ غیرتام‌ مثلاً محاسبات‌ مربوط به‌تعیین‌ مدخل‌ (روز اول‌) و مشخصات‌ سال‌ در گاه‌شماری‌ دوازده‌ حیوانی‌ (برای‌ آگاهی‌ از این‌ گاه‌شماری‌ نک: بخش‌ 6) ارائه‌نمی‌شده‌ است‌ (برای‌ آگاهی‌ از تفاوتهای‌ تقویم‌ تام‌ و غیرتام‌ نک: گنابادی‌، باب‌ 15).

در دوره‌ قاجار، بویژه‌ در زمان‌ حکومت‌ ناصرالدین‌شاه‌ (1264ـ 1313)، به‌ دو علت‌ (ورود علوم‌ جدید از جمله ‌ستاره‌شناسی‌ جدید، و رواج‌ صنعت‌ چاپ‌ در ایران‌) در نحوه ‌استخراج‌ و تکثیر تقویمها تغییرات‌ مهمی‌ پدید آمد. در 1277/1239 ش‌ ناصرالدین‌شاه‌ به‌ استخراج ‌کنندگان‌ تقویمهای ‌سالانه‌ دستور داد که‌ خرافات‌ را به‌ تقویمهای‌ استخراجی‌ وارد نکنند (اعتمادالسلطنه‌، ص‌ 129) و در 1291 /1253ش‌ به‌ محمد حسن‌خان‌ اعتمادالسلطنه‌ (متوفی‌ 1313) دستور داد که ‌تقویم‌ سالانه‌ استخراج‌ کند (همان‌، ص‌ 149) و اعتمادالسلطنه ‌نیز واژه‌ «سالنامه‌» را برای‌ این‌ تقویمها وضع‌ کرد. همچنین‌ به‌ فرمان‌ ناصرالدین‌شاه‌، برای‌ جلوگیری ‌از بروز تشتت‌، فقط تقویمهای ‌استخراجی‌ عبدالغفار نجم‌الملک ‌اصفهانی‌ (مشهور به ‌نجم‌الدوله‌، ستاره‌شناس‌ عهد قاجار، متوفی‌1326) اجازه‌ چاپ ‌یافت‌ (همان‌، ص‌ 156). در تقویمهای‌ استخراجی‌ عبدالغفار آگاهیهای‌ نجومی‌ و احکام‌ نجومی‌ متعددی‌ وجود دارد؛ از جمله ‌انواع‌ گوناگون‌ گاه‌شماریها (شامل‌ هجری‌ شمسی‌، هجری‌ قمری‌، میلادی‌، سلوکی‌/ رومی‌، یزدگردی‌، غازانی‌، محمدشاهی‌ و یهودی‌)، جدولهای‌ مختصر قبله‌یابی‌، جدولهای‌ رؤیت‌ هلال‌، انواع‌ «اختیارات‌» سال‌ و ماه‌ از دید احکام‌ نجومی‌ و برای‌ هر روز خاص‌ از سال‌، موقعیت‌ ماه‌ و سیارات‌، و جدول‌ کوچکی‌ برای ‌دانستن‌ اوقات‌ مناسب‌ استخاره‌ در طول‌ هفته‌ (نک: نجم‌الدوله‌، 1271 ش‌، ص‌ 3ـ31).

تشتت‌ و ناهمگونیِ‌ تقویمهای‌ استخراجی‌ با دستور ناصرالدین‌شاه‌ بر طرف‌ نشد. سالها بعد، برای‌ جلوگیری‌ از بروز اشتباه‌ در تقویمهای‌ استخراجی‌، هیئتی‌ متشکل‌ از چند تن‌ از صاحب‌نظران‌ مأموریت‌ یافت‌ تا تقویمها را بررسی‌ و بهترین‌ آنها را برای‌ چاپ‌ و انتشار در سراسر کشور انتخاب‌ کند. اسنادی‌ از فعالیتهای‌ این‌ هیئت‌ در فاصله‌ سالهای‌ 1309 تا 1331 ش‌ وجوددارد (نک: اطلاعات‌، ش‌ 1196، ص‌ 2، ستون‌ 4؛ سالنامه‌ پارس‌، بخش‌ 2، ص‌ 241؛ برای‌ آگاهی‌ از نمونه‌ای‌ از بروز تشتت‌، بویژه ‌در مورد گاه‌شماری‌ هجری‌ قمری‌ و طول‌ ماههای‌ آن‌ نک: اطلاعات‌، ش‌ 1199، ص‌ 1، ستون‌ 4، ص‌2، ستونهای‌ 1 و 2). در 1307ش‌، سید جلال‌الدین‌ طهرانی‌ توانست‌ موافقت‌ وزارت ‌معارف‌ وقت‌ را برای‌ استفاده‌ از کلمه‌ «گاهنامه‌»، اختصاصاً برای‌ تقویمهای‌ منتشر شده‌ خود، جلب‌ نماید (طهرانی‌، 1311 ش‌، ص‌ 48).

تهیه‌ تقویمهایی‌ با سبک‌ و سیاق‌ مورد اشاره‌ ابوریحان‌ بیرونی‌ با نام‌ تقویمهای‌ نجومی‌ همچنان‌ در ایران‌ ادامه‌ دارد (برای‌ آگاهی‌ از تقویمهایی‌ که‌ در قرون‌ گذشته‌ در ایران‌ تهیه ‌شده‌ و اکنون‌ باقی‌ مانده‌اند نک: احمد منزوی‌، ج‌ 4، ص‌2869ـ2892؛ برای‌ آگاهی‌ از تاریخ‌ چند نمونه‌ از این‌ تقویمهای‌چاپی‌ نک: مشار، ج‌ 1، ستون‌ 1407ـ1410؛ در مورد گزارش‌ کوتاهی‌ از آثار عبدالغفار نجم‌الدوله‌ نک: صیاد، 1375 ش‌، ص‌110ـ111؛ برای‌ آگاهی‌ از تقویمهای‌ تهیه‌ شده‌ در عثمانی‌ نک: >تاریخ‌ منابع‌ نجوم‌ در دوره‌ عثمانی‌<، ج‌ 2، ص‌ 885 ـ939؛ برای‌ آشنایی‌ با نمونه‌هایی‌ از تقویمهای‌ منتشر شده‌ در پاکستان‌ نک: جعفری‌، ص‌ 1ـ6، 65ـ 76؛ برای‌ آگاهی‌ از روش‌کلی‌ استخراج‌ تقویمها و چگونگی‌ کار استخراج‌کنندگان‌ آنها نک: نبئی‌، ص‌ 643ـ694).

در اروپا نمونه‌هایی‌ از تقویمهای‌ رایج‌ در سرزمینهای ‌اسلامی‌ و رساله‌های‌ مختلف‌ درباره‌ استخراج‌ تقویم‌ و چگونگی‌ ساختار آنها ترجمه‌ و منتشر شد (کارمودی‌، ص‌ 124). در 1649 میلادی‌، جان‌ گریوز (متوفی‌ /16521062) بخشی‌ از کتابی‌ ناشناس‌ درباره‌ تقویم‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ را به‌ لاتینی‌ ترجمه‌ و به‌ همراه‌ متن‌ اصلی‌ در لندن‌ منتشر کرد. این‌کتاب‌ بخشی‌ است‌ از رساله‌ای‌ درباره‌ چگونگی‌ استفاده‌ از خلاصه‌نویسیهای‌ رایج‌ در انواع‌ تقویمها، بر اساس‌ حساب‌ جمل ‌و اختصارات‌ مربوط به‌ خورشید، سیارات‌ و اصطلاحات ‌نجومی‌. یکی‌ از کهنترین‌ تقویمهای‌ رایج‌ در کشورهای‌ اسلامی‌که‌ در غرب‌ ترجمه‌ و منتشر شده‌، تقویم‌ سال‌ 609 جلالی‌/1687 میلادی‌ است‌ که‌ ماتیاس‌ بکیو (متوفی‌ 1701 میلادی‌/ 1113) آن‌ را ترجمه‌ و به‌ همراه‌ اصل‌ فارسی‌ در 1695 میلادی‌ در آلمان‌ منتشر کرد.




تبدیل‌ تاریخ‌

11) تبدیل‌ تاریخ‌: سابقه‌ تنظیم‌ روشهایی‌ برای‌ تبدیل‌ یا تطبیق‌ انواع‌ گاه‌شماریها به‌ یکدیگر، به‌دست‌ آوردن‌ تعداد روزهای‌ سپری‌ شده‌ از یک‌ مبدأ خاص‌ یا تبدیل‌ روزهای‌ سپری‌ شده‌ از یک‌ مبدأ به‌ سال‌، ماه‌ و روز هفته‌ تقریبا سابقه‌ای‌ به ‌قدمت‌ تألیف‌ زیجهای‌ دوره‌ اسلامی‌ دارد و تقریباً در هر زیج ‌روش‌ یا روشهایی‌ برای‌ تبدیل‌ گاه‌شماریها یا به‌دست‌ آوردن ‌اطلاعات‌ فوق‌ وجود دارد. علاوه‌ بر آن‌، مورخان ‌و دانشمندان ‌بسیاری ‌نیز سعی ‌در ارائه ‌تطبیق ‌چند نمونه ‌از رایجترین ‌گاه‌شماریهای ‌اسلامی‌، از جمله‌ هجری ‌قمری‌، یزدگردی ‌و سلوکی‌، داشته‌اند. همچنین‌ دست‌ به‌ طراحی‌ جدولهایی‌ برای‌ شناسایی ‌یک ‌روز خاص‌ (مثلاً نوروز) در مدت‌ زمانی‌ معین‌ زده‌اند. ازجمله‌ حمزه ‌اصفهانی‌ (ص‌130ـ 143) موقعیت‌ نوروز را برای‌ یک‌ دوره‌ 350 ساله‌ (از سال‌ اول‌ تا سال‌ 350 هجری‌ قمری‌) درگاه‌شماری‌ هجری ‌قمری‌ برشمرده ‌است‌ که‌ تقریباً هیچیک‌ از این ‌تبدیل‌ تاریخهای‌ او صحیح ‌نیست‌ و روشن‌ می‌سازد که‌ وی‌ در محاسبه ‌اشتباه‌ کرده‌ است‌. تاریخهایی‌ که‌ حمزه‌ اصفهانی‌ ذکر کرده‌ نه‌ با موقعیت‌ تقریبی‌ خورشید در منطقه‌البروج ‌و تعیین‌ نوروز نجومی‌ تطبیق‌ می‌کند و نه‌ با موقعیت‌ نوروز در گاه‌شماری‌ یزدگردی‌ (برای‌ آگاهی‌ بیشتر درباره‌ خطاهای‌ حمزه‌ اصفهانی‌ در این‌ زمینه‌ نک: اشپولر، ص‌ 483ـ484).

محمدبن‌ ایوب‌ طبری‌ (گ‌ 2 ر ـ 6 ر) روشهای‌ مختلفی‌ برای‌ محاسبه‌ روز هفته‌، کبیسه‌ بودن‌ یا نبودن‌ سال‌، و تبدیل ‌انواع‌ گاه‌شماریهای‌ یزدگردی‌، سلوکی‌ و هجری‌ قمری‌ بیان‌ نموده ‌است‌ (روشهایی‌ نیز که‌ در د. اسلام‌، چاپ‌ دوم‌، ج‌ 10، ص‌ 268ـ 269 دراین‌باره ‌ذکر شده‌ عملاً همان ‌بسط روشهای ‌محمد بن‌ ایوب‌ طبری‌ است‌).

مهمترین‌ عامل‌ در تبدیل‌ گاه‌شماریها به‌ یکدیگر در متون‌ کهن‌ اسلامی‌، از جمله‌ تقریباً در تمام‌ زیجهای‌ اسلامی‌، استفاده‌ از محاسبه‌ روزهای‌ بین‌التاریخین‌ بوده‌ است‌ و تقریباً در تمامی‌ زیجها و کتابهای‌ مربوط به‌ گاه‌شماری‌، جدولی ‌به‌ نام‌ طیلسان‌ برای‌ این‌ بین‌التاریخینها وجود دارد (مثلاً نک: خازنی‌، ص‌ 6ـ7؛ ابوریحان‌ بیرونی‌، 1923، ص‌ 137؛ نصیرالدین‌ طوسی‌، زیج‌ ایلخانی‌، گ‌ 13 پ‌ ـ 15 ر). اما در محاسبات‌ دوره‌ معاصر برای‌ تبدیل‌ گاه‌شماریها به‌ یکدیگر، مهمترین‌ عوامل‌، استفاده‌ از تعاریف‌ حتی‌المقدور دقیق‌ از طول‌ متوسط سال‌ و نیز اطلاع‌ از آرایه‌ کبیسه‌های‌ گاه‌شماریهای ‌مختلف‌ می‌باشد. رقم‌ پایه‌ برای‌ محاسبه‌ طول‌ متوسط سال ‌شمسی‌ در این‌ محاسبات‌، عدد نیوکم‌، ستاره‌شناس ‌امریکایی‌ (متوفی‌ 1909) است‌ (برای‌ آگاهی‌ از این‌ عدد نک: ریاحی‌، ص‌3، 40). روشهای‌ مختلف‌ با استفاده‌ از اعداد این‌ چنینی‌ برای‌ تبدیل‌ یا تطبیق‌ گاه‌شماریها را می‌توان‌ به‌ سه‌ دسته‌ معادله‌ای‌، محاسبه‌ای‌ و جدولی‌ تقسیم‌ کرد.

علاوه‌ بر این‌، انبوهی‌ از لوحهای‌ فشرده‌، نرم‌افزارها و پایگاههای ‌اطلاع‌رسانی‌ وجود دارد که‌ محاسبات‌ رایانه‌ای‌ لازم‌ برای ‌تبدیل‌ گاه‌شماریها را به‌ صورت‌ خودکار انجام‌ می‌دهند (نک: ادامه‌ همین‌ بخش‌).

در روش‌ معادله‌ای‌، ضرایب‌ و اعداد موردنظر، از جمله ‌طول‌ متوسط سال‌ در انواع‌ گاه‌شماریها، در قالب‌ اصول‌ مشخص‌ ریاضی‌ و بر پایه‌ توابع‌ رایانه‌ای‌، امکان‌ آن‌ را خواهند داد که ‌برنامه‌های‌ لازم‌ برای‌ تبدیل‌ انواع‌ گاه‌شماریها تهیه‌ شود (برای‌آگاهی‌ از این‌ توابع‌ برای‌ گاه‌شماریهای‌ هجری‌ شمسی‌ نک: صیاد، 1368ـ1369ش‌، ص‌109ـ119). در روش‌ محاسبه‌ای‌، داده‌های‌ لازم‌ برای‌ تبدیل‌ گاه‌شماریها به ‌گونه‌ای‌ در دسترس‌ قرار می‌گیرند که‌ تنها با استفاده‌ از چهار عمل‌ اصلی‌، تاریخها تبدیل ‌شوند (برای‌ آگاهی‌ از روشهای‌ مختلف‌ محاسبه‌ای‌ برای‌ تبدیل ‌انواع‌ گاه‌شماریها نک: عبداللهی‌، 1365 ش‌، ص‌ 67ـ95). درروش‌ جدولی‌، مهمترین‌ ارکان‌ گاه‌شماریهای‌ مختلف‌ در کنار هم ‌در جدولهایی‌ با تقسیم‌بندیهای‌ متفاوت‌ سالانه‌، ماهانه‌ یا حتی ‌روزانه‌ ذکر می‌شوند (نک: ادامه‌ همین‌ بخش‌). سابقه‌ تهیه‌ جدولهایی‌ برای‌ تبدیل‌ گاه‌شماریها، بویژه‌ تبدیلی‌ که‌ در یک ‌سوی‌ آن‌ گاه‌شماریهای‌ اسلامی‌ قرار داشته‌ باشد، با کارووستنفلد/ ووستنفلت‌ در 1854 میلادی‌/ 1270 آغاز شد، که‌تبدیلی‌ برای‌ گاه‌شماریهای‌ هجری‌ قمری‌ و میلادی‌، بر اساس ‌دوره‌های‌ ماهانه‌ (با استفاده‌ از تقویم‌ قراردادی‌ هجری‌ قمری‌) بین‌ سال‌ اول‌ تا 1300 هجری‌ قمری‌ بود. شرق‌شناسان‌ از این‌ اثر استقبال‌ کردند و آن‌ را در چندین‌ نوبت‌ تکمیل‌ نمودند. جدیدترین‌ صورت‌ این‌ کتاب‌، ویرایش‌ اشپولر بر جدولهای ‌ووستنفلد ـ مالر، به‌ زبانهای‌ شرقی‌ ترجمه‌ شده‌ و بارها به ‌چاپ ‌رسیده‌ است‌ (برای‌ آگاهی‌ از پژوهشها و ترجمه‌های‌ این‌ اثر نک: ووستنفلد و مالر، مقدمه‌ قریشی‌، ص‌ بیست‌وهفت‌ ـ بیست‌وهشت‌). افرادی‌ چون‌ اشرام‌ (ص‌ 283ـ319)، آربلی‌ (المورد، ج‌ 3، ش‌ 3، ص‌ 51 ـ 98، ش‌ 4، ص‌ 93ـ142) و فریمن‌ـ گرنویل‌ (ص‌ 14ـ67) نیز جدولهای‌ مختلفی‌ برای‌ دوره‌های‌ هزار ساله‌، و بیشتر از آن‌ برای‌ تطبیق‌ گاه‌شماریهای‌ میلادی‌ و هجری‌ قمری‌، تهیه‌ کرده‌اند.

در ایران‌ یکی‌ از این‌ جداول‌ تطبیق‌ گاه‌شماریها را عبدالغفار نجم‌الدوله‌ (1321، ص‌ 52 ـ80)، از سال‌ اول‌ تا 1464 هجری ‌قمری‌، برای‌ گاه‌شماری‌ میلادی‌ و هجری ‌قمری‌ تنظیم ‌نمود؛ اگرچه‌ این‌ نخستین‌ آشنایی‌ ایرانیان‌ با تطبیق‌ گاه‌شماری‌ هجری ‌قمری‌ و میلادی‌ نبود، چرا که‌ محمدحسن‌ اعتمادالسلطنه‌ در تاریخ‌ منتظم‌ ناصری‌ برابر هر سال‌ هجری‌ قمری‌ را با سال‌میلادی‌، از سال‌ اول‌ تا سال‌ 1300 هجری‌ قمری‌، ذکر نموده ‌است‌ (برای‌ آگاهی‌ از سایر پژوهشها درباره‌ جدولهای‌ تطبیقی‌ در ایران‌ نک: ووستنفلد و مالر، مقدمه‌ قریشی‌، ص‌ بیست‌وهشت‌ـ بیست‌ونه‌). در سالهای‌ اخیر و با استفاده‌ از رایانه‌ها، جدولهای ‌گوناگونی‌ برای‌ گاه‌شماری‌ هجری‌ شمسی‌ برای‌ دوره‌های‌ هفت‌هزار ساله‌ (نک: تازیکه‌لمسکی‌، ص‌ 2ـ90) و تطبیق‌ این‌گاه‌شماری‌ با گاه‌شماریهای‌ میلادی‌ در دوره‌های‌ پنج‌ هزار ساله (نک: ملک‌پور، 1378 ش‌، ص‌ 201ـ 358) و سه‌ هزار ساله‌ (نک: بورکوفسکی‌، ص‌ 223ـ230) و 5421 ساله‌ (نک: بیرشک‌، ص‌ 291ـ 465) طراحی‌ شده‌اند.

در مقوله‌ تبدیل‌ تاریخها، از تقویمهای‌ دائمی‌ نیز استفاده‌ می‌شود. این‌ تقویمها جدولهایی‌ هستند که‌ برای‌ تعیین‌ مدخل‌ (روز اول‌) سال‌ و ماه‌ و همچنین‌ به‌ دست‌ آوردن‌ روزهای ‌هفته‌ طراحی‌ می‌شوند. تقویمهای‌ دائمی‌ نیز گونه‌ای‌ جدول‌ به‌ شمار می‌آیند (برای‌ نمونه‌ای‌ از این‌ تقویمهای‌ دائمی‌ برای ‌گاه‌شماری‌ میلادی‌ نک: عبداللهی‌ و درگریگوریان‌، ص‌ 747ـ762؛ برای‌ گاه‌شماریهای‌ هجری‌ شمسی‌ و قمری‌ نک: عبداللهی‌، 1352 ش‌، ص‌ 728ـ 739). در بسیاری‌ موارد، تنها رکن‌ مورد نیاز برای‌ تبدیل‌ گاه‌شماریهای‌ مختلف‌، «سال‌» خاصی‌ می‌باشد.

برای‌ تبدیل‌ این‌ رکن‌ از گاه‌شماریها، روشهای‌ محاسبه‌ای‌ ساده‌ و به‌ نسبت‌ سریعی‌ نیز وجود دارد. از جمله‌ این‌ روشها که‌ در آنها سال‌ میلادی‌ گرگوری = G، سال‌ هجری‌ قمری = H و سال‌ هجری‌ شمسی = S است‌، سه‌ معادله‌ زیر می‌باشد:

G = H – (H ÷ 33) + 622
H = G – 622 + [(G - 622) ÷ 32]
S = [(H × 354) + (H ÷ 4)] ÷ 365
H = [(S × 365) - (S ÷ 4)] ÷ 354

(برای‌ آگاهی‌ از منابع‌ این‌ محاسبات‌ نک: هاجسون‌، ج‌ 1، ص‌ 20ـ22؛ «تبدیل‌ سالهای‌ قمری‌ به‌ شمسی‌ و شمسی‌ به ‌قمری‌»، ص‌ 314؛ برای‌ آگاهی‌ از روش‌ تبدیل‌ بعضی‌ دیگر از گاه‌شماریهای‌ رایج‌ در سرزمینهای‌ اسلامی‌ نک: د. اسلام‌، چاپ‌دوم‌، ج‌10، ص‌ 268ـ270). ...




گاه‌شماری‌ در ادب‌ فارسی‌

12) گاه‌شماری‌ در ادب‌ فارسی‌ : مهمترین‌ نکته‌ای‌ که‌ در بررسی‌ راه‌ یافتن‌ ویژگیها و ارکان‌ گاه‌شماری‌ در ادب‌ فارسی‌ باید مورد توجه‌ قرار گیرد، تفاوت‌ آنها با دانسته‌های‌ احکام‌ نجومی ‌است‌. بسیاری‌ از ارکان‌، مقتضیات‌ و آگاهیهای‌ مربوط به ‌گاه‌شماری‌ که‌ در ادب‌ فارسی‌ ظهور یافته‌، به‌ نوعی‌، بیان‌کننده‌ موقعیت‌ یا موضوع‌ احکام‌ نجومی‌ و رساننده معنایی‌ فراتر از مفاهیم‌ خاص‌ گاه‌شماری‌ بوده‌اند. بدیهی‌ است‌ تفسیر یا تأویل ‌این‌ موارد باید در درجه‌ نخست‌ در حوزه‌ احکام‌ نجوم‌ صورت ‌پذیرد (نک: احکام‌ نجوم‌). بجز این‌، سایر آگاهیهایی‌ که‌ درباره ‌گاه‌شماری‌ در ادب‌ فارسی‌ آمده‌، عموماً کلیاتی‌ درباره نام‌ انواع‌ گاه‌شماریها و بعضی‌ ارکان‌ آنها، چون‌ نام‌ ماهها و روزها، بعضی ‌اعیاد و موقعیتهای‌ ویژه‌ و پاره‌ای‌ اصطلاحات‌ خاص‌ چون‌ کبیسه‌، اشاره‌ به‌ هفته‌ و روزهای‌ آن‌، صورتهای‌ فلکی ‌منطقه‌البروج‌ و مانند اینهاست‌.

آگاهیهای‌ صرف‌ گاه‌شماری‌، بویژه‌ ذکر تاریخهای‌ واحد در گاه‌شماریهای‌ گوناگون‌، مانند ابیات ‌انوری‌ (ج‌ 1، ص‌ 352، بیتهای‌1و2) که‌ در آنها اطلاعات‌ تاریخی در سه‌ گاه‌شماری‌ مختلف‌ در کنار هم‌ آمده ‌است‌، بندرت‌ در شعر فارسی‌ مجال‌ ظهور یافته‌اند. انوری‌ (همانجا) تاریخ‌ واحدی‌ را در سه‌ گاه‌شماری‌ هجری‌ قمری‌، سلوکی‌ و یزدگردی‌ ذکر نموده ‌است‌ و بر خلاف‌ نظر فراهانی‌ (شارح‌ دیوان‌ انوری‌؛ ص‌ 174ـ175) و مدرس‌ رضوی‌ (مصحح‌ این‌ دیوان‌؛ انوری‌، ج‌ 2، توضیحات‌، ص‌ 1103)، تبدیل‌ تاریخهایی‌ که‌ انوری‌ در دو بیت ‌ذکر کرده‌، صحت‌ آنها را تأیید می‌نماید و تنها بیت‌ سوم‌ این‌ قصیده‌ زائد به ‌نظر می‌آید.

واژه تقویم‌ در ادب‌ فارسی‌ عموماً به‌ معنای‌ گاهنامه‌ یا دفتر تقویم‌ به‌کار رفته‌ است‌ (نک: انوری‌، ج‌ 1، ص‌ 352، بیت‌1) و گاه‌ «تقویم‌ کهن‌» به‌ هر چیز فرسوده‌ و کهنه‌ که‌ دیگر کاربرد ندارد، اطلاق‌ شده‌ است‌ (مثلاً خاقانی‌، ص‌ 381، بیت‌ 17؛ سیف‌ فَرغانی‌، ج‌ 1، ص‌ 12، بیت‌ 2؛ صائب‌، ج‌ 2، ص‌ 566، بیت‌10). همچنین‌، کاربرد تقویم‌ در معنای‌ بهترین زمان‌ یا بهترین‌ اعتدال‌، تلمیحی‌ است‌ به‌ آیه‌ چهارم‌ سوره‌ تین‌ (نک: ناصرخسرو، 1365ش‌، قصیده‌ 109، بیت‌ 20؛ مولوی‌، ج‌ 3، ص‌ 89، بیت‌ 7).

در موارد متعدد، شعرا بعضی‌ ارکان‌ گاه‌شماریها یا بعضی ‌عوامل‌ مربوط به‌ گاه‌شماریها را فهرست‌وار برشمرده‌اند؛ از جمله‌، مسعود سعد سلمان‌ در چند قصیده‌ نامهای‌ فارسی‌ میانه ماههای‌ سال‌ را در گاه‌شماری‌ یزدگردی‌ (نک: ص‌ 654ـ 658)، نام ‌روزهای‌ ماه‌ را در همین‌ گاه‌شماری‌ (نک: ص‌ 659ـ667)، و نام ‌روزهای‌ هفته‌ و ارتباط آنها را با هر یک‌ از اجرام‌ آسمانی‌ (نک: ص‌ 668ـ669) برشمرده‌ است‌. نظامی‌ نیز فهرستی‌ از نامهای‌ صورتهای‌ فلکی‌ منطقه‌البروج‌ (نک: ج‌ 1، مخزن‌الاسرار، ص‌ 15ـ16)، منازل‌ ماه‌ (نک: ج‌ 1، لیلی‌ و مجنون‌، ص‌ 173ـ176) و روزهای‌ هفته‌ (نک: ج‌ 2، هفت‌ پیکر، ص‌ 146، 182، 197، 214، 235، 267، 292) فراهم‌ آورده‌ است‌ با این‌ توضیح ‌که‌ نظامی‌، برابر سنّت‌ «هفته‌شماری‌» در اسلام‌، هفته‌ را از شنبه‌، و مسعود سعد سلمان‌ (ص‌ 668ـ669) آن‌ را از یکشنبه‌، برابر سنتی‌ کهن‌ و غیراسلامی‌، آغاز کرده‌ است‌. امیرخسرو دهلوی (ص‌ 77ـ 78) نیز نام‌ روزهای‌ هفته‌ را بر شمرده‌ و همانند نظامی‌، آن‌ را از شنبه‌ آغاز نموده‌ است‌ (برای‌ آگاهی‌ بیشتر درباره ‌کاربرد هفته‌ در شعر نظامی‌ و ارتباط این‌ نامها با اجرام‌ آسمانی‌ نک: قریب‌، 1376 ش‌، ص‌ 11ـ20). به‌ نام‌ ماههای‌ سال‌ در گاه‌شماری‌ هجری‌ قمری‌ (نک: انوری‌، ج‌ 1، ص‌ 49، بیت‌ 1) و یزدگردی‌ (نک: ناصرخسرو، 1365 ش‌، قصیده‌ 133، بیت‌ 11) و نام‌ ماههای‌ سلوکی‌، مثلاً آب‌ (نک: خاقانی‌، ص‌ 49، بیت‌ 2)، کانون‌ (نک: فرخی‌ سیستانی‌، ص‌ 258، بیت‌ 8) و حزیران (نک: منوچهری‌، ص‌ 137، بیت‌ 9) اشاراتی‌ وجود دارد.

تطبیق ‌تقریبی‌ موقعیت‌ ماهها در گاه‌شماری‌ سلوکی‌ با موقعیت‌ فصول‌، باعث‌ رواج‌ صورتهای‌ ادبی‌ ـ شعری‌ این‌ ماهها در ادب‌ فارسی‌شده‌ است‌؛ از جمله‌، ارتباط گرما با تموز و اشاره ‌به‌گرمای ‌طاقت‌فرسا در این‌ ماه‌ (نک: ناصرخسرو، 1365 ش‌، قصیده‌ 165، بیت‌ 27؛ انوری‌، ج‌ 1، ص‌ 545، بیت‌ 6؛ نظامی‌، ج‌ 1، لیلی‌ ومجنون‌، ص‌ 249، بیت‌ 10) و نیز قرارگرفتن‌ ماه‌ آذار در فصل ‌پاییز و شدت‌ ریزش‌ باران‌ (مثلا فرخی‌ سیستانی‌، ص‌ 157، بیت‌ 17، ص‌ 161، بیت‌ 19). بجز استفاده‌ از نام‌ ماهها، به‌ بعضی‌ موقعیتهای‌ نجومی‌/ گاه‌شماری‌ نیز اشاره‌ شده‌ است‌؛ از جمله‌، ورود خورشید به‌ برج‌ حمل‌ که‌ زمان‌ برابر شدن ‌طول‌ روز و شب‌ (اعتدال‌ بهاری‌) است‌ (نک: ناصرخسرو، 1365 ش‌، قصیده‌ 184، بیت‌ 13؛ خاقانی‌، ص‌ 191، بیت‌ 14) و مقایسه‌ آن‌ با ورود خورشید به‌ برج‌ میزان‌ در فصل‌ پاییز و برابر شدن‌ دوباره‌ طول‌ روز و شب‌ (اعتدال‌ پاییزی‌؛ نک: ناصرخسرو، 1365 ش‌، قصیده‌ 224، بیت‌ 18؛ امیر معزی‌، ص‌ 214، بیت‌ 23)، پنج‌ روز اندرگاه‌ در گاه‌شماری‌ یزدگردی‌ که‌ موقعیتهای‌ بی‌هویت‌ و نامعلوم‌ به‌ آن‌ تشبیه‌ شده‌ است (نک: خاقانی‌، ص‌ 511، بیتهای‌ 13 و 14)، اشاره‌ به‌ جشنها و موقعیتهای‌ خاص‌ گاه‌شماری‌، مانند عید بهمنگان‌ (بهمنجنه‌؛ نک: مختاری‌ غزنوی‌، ص‌ 509، بیت‌ 1)، چند نمونه‌ از اعیاد مسیحی‌ (نک: خاقانی‌، ص‌ 28، بیت‌ 5)، جشن‌ نوروز در فروردین‌ ماه‌ (نک: فرخی‌ سیستانی‌، ص‌ 414، بیت‌ 6، ص‌ 415، بیت‌ 2) و روز تَرویه‌ (روز هشتم‌ ماه‌ ذیحجّه‌؛ نک: منوچهری‌، ص‌ 91، بیت‌ 3) و اشاره‌ به‌ اِعمال‌ کبیسه‌ در سالها (نک: انوری‌، ج‌ 1، ص‌ 3، بیت‌ 11).

از میان‌ انواع‌ گاه‌شماریهای‌ رایج‌ در ایران‌، چندین‌ بار به ‌گاه‌شماری‌ جلالی‌ اشاره‌ شده‌ است‌، از جمله‌ در این‌ بیت‌ حافظ (ج‌ 1، ص‌ 924، بیت‌ 8): زخطّت‌ صد جمال‌ دیگر افزود/ که ‌عمرت‌ باد صد سال‌ جلالی‌ (و نیز این‌ بیت‌ منسوب‌ به‌ حافظ (ج‌ 1، ص‌ 907) با نسخه‌ بدلهایی‌ که‌ خانلری‌ ذکر کرده‌: می ‌اندر مجلس‌ آصف‌ به‌ نوروز جلالی ‌نوش‌/ که‌ بخشد جرعه‌ جامت‌ جهان‌ را ساز نوروزی‌). سعدی‌ نیز (ص‌ 744، بیت‌ 13) از این‌ گاه‌شماری‌ یاد کرده‌ است‌: هزار سال‌ جلالی‌ بقای‌ عمر تو باد/ شهور آن‌ همه‌ اردیبهشت‌ و فروردین‌ (نیز نک: همان‌، ص‌ 32). در میان‌ دیگر انواع‌ گاه‌شماریها اشارات‌ بسیار محدودی‌ نیز به‌ گاه‌شماری‌ دوازده‌حیوانی‌ وجود دارد؛ از جمله‌، ابونصر فراهی‌، در منظومة تعلیمی‌ نصاب‌الصبیان‌ (ص‌ 58، 77) نامهای‌ دوره‌ سالهای‌ دوازده‌حیوانی‌ را به‌ ترکی‌ و فارسی ‌برشمرده‌ است‌.




گاه‌شماری‌ و فرهنگ‌‌

13) گاه‌شماری‌ و فرهنگ‌: نخستین‌ تداخل‌ گاه‌شماری‌ و ارکان‌ وابسته‌ به‌ آن‌ با فرهنگ‌، موضوع‌ اختیارات‌، یعنی‌ تعیین ‌سعد و نحس‌ روزها و کلاً احکام‌ نجوم‌ است‌ که‌ حتی‌ امروزه‌ نیز در تقویمهایی‌ که‌ با عنوان‌ تقویم‌ نجومی‌ یا تقویم‌ رقومی ‌منتشر می‌شود، مسائل‌ مختلف‌ احکام‌ نجوم‌ درج‌ می‌گردد. علاوه‌ بر این‌، گاه‌شماری‌ در شئون‌ مختلف ‌زندگی‌ مردم ‌راه‌ یافته ‌است ‌و مردم ‌رویکردهای ‌گوناگونی ‌به ‌کاربردهای‌کشاورزی‌ و آیینی‌ و مذهبی‌ و غیرمذهبی‌ در گاه‌شماریهای ‌شمسی‌ و قمری‌ داشته‌اند. این‌ رویکردها شامل‌ موضوعات ‌مختلفی‌ بوده‌ است‌، از جمله‌ توجه‌ به‌ موقعیت‌ چند روزخاص‌ (بعضی‌ روزهای‌ مشخص‌ در هر ماه‌ و سال‌ شامل‌ جشنها و عزاداریها) و نیز موقعیت‌ چند موضع‌ مختلف‌ در هر سال‌(چون‌ آغاز و پایان‌ فصول‌، روزهای‌ باقیمانده‌ یا گذشته ‌از یک‌ موقعیت‌ نجومی‌ خاص‌).

از دید کارکردگرایانه‌، گاه‌شماریهای‌ مورد استفاده‌ مردم‌ را می‌توان‌ به‌ چهار دسته‌ تقسیم‌ کرد: گاه‌شماریهای‌ کشاورزی‌، دامداری‌، جشنها و عزاداریها. در هریک‌ از این‌ دسته‌بندیها نیز آنچه‌ اهمیت‌ دارد، آیینها و شعائری‌ است‌ که‌ هر کدام‌ در موقع ‌معین‌ خود باید برگزار شوند. بنابراین‌، کاربرد گاه‌شماری‌ در عقاید و باورهای‌ مردم‌، علاوه‌ بر مثلها و داستانها و خرافه‌ها، در آیینها و شعائری‌ نیز دیده‌ می‌شود که‌ در طول‌ سال‌ باید برگزار شوند. در زمینه‌ امور مذهبی‌، آیینها و شعائر متعددی‌ با مفاهیم‌ گاه‌شماری‌ مرتبط‌اند؛ از جمله‌ آداب‌ و شعائری‌ که ‌در ده‌ روز اول‌ محرّم‌ به‌ یاد واقعه‌ کربلا و شهادت‌ امام‌ حسین علیه‌السلام‌ انجام‌ می‌گیرد، موضوع‌ رؤیت‌ هلال‌ بویژه‌ برای ‌ماههای‌ رمضان‌ و شوال‌ (آغاز و پایان‌ ایام‌ روزه‌داری‌)، و شعائر و آدابی‌ که‌ برای‌ روزهای‌ هفته‌ و بعضی‌ روزهای‌ مهم‌ سال‌ و ماههای‌ سال‌ وجود دارد (برای‌ آگاهی‌ از ترتیب‌ روزهای‌ ماه‌ و دعای‌ مربوط به‌ هریک‌ از آنها نک: مجلسی‌، بحارالانوار، ج‌ 94، ص‌ 132ـ324؛ برای‌ برخی‌ از اعتقادات‌ عمومی‌ درباره‌ بعضی ‌روزها در ماههای‌ قمری‌ نک: هدایت‌، ص‌ 84 ـ 88). مجلسی (اختیارات‌ الایام‌، گ‌ 2 پ‌ ـ 36 ر) آرای‌ گوناگونی‌ درباره‌ سعد یا نحس‌ بودن‌ روزهای‌ هفته‌، روزهای‌ ماه‌ و اختیارات‌ ماههای‌ سال ‌ذکر نموده‌ است‌.

برخی‌ از کتابها که‌ برای‌ شرح‌ اعمال‌ روزها و ماههای‌ مختلف‌ نوشته‌ شده‌اند، عبارت‌اند از: احسن‌التقویم‌ و غُنیه‌الانام‌ فی‌ معرفه‌ الساعات‌ و الایام‌ از ملامحسن‌ فیض‌ کاشانی‌ (متوفی‌1091)؛ تقویم‌المؤمنین‌ و متن‌ خلاصه‌ شده‌ آن‌، و تقویم‌ شرعی‌، هر دو از میرمحمد صالح‌ خاتون‌آبادی‌ (متوفی‌ 1126؛ حسینی‌اشکوری‌، ج‌ 11، ص‌ 145؛ حائری‌، ج‌ 7، ص‌ 52).

روزهای‌ اول‌ هریک‌ از ماههای‌ سال‌ آثار خاص‌ خود را داشته‌ (نک: شاملو، ذیل‌ «اوّل‌») و بعضی‌ از روزهای‌ برخی‌ ماهها نیز از نظر نحس‌ یا سعد بودن‌، شرایط خاص‌ خود را داشته ‌است‌؛ از جمله‌، روز سیزدهم‌ ماه‌ صفر یکی‌ از نحسترین‌ روزهای ‌سال‌ به‌ شمار می‌آمده‌ است‌ (هدایت‌، ص‌ 85). این‌ مثل‌فارسی‌ نیز نشان‌دهنده‌ نحوست‌ سیزدهم‌ صفر است‌: تو اگرسیزده‌ نوروزی‌، من‌ سیزده‌ صفرم‌. علاوه‌ بر ماههای‌ گاه‌شماری‌ هجری‌ قمری‌، که‌ هر کدام‌ شعائر و محرّماتی‌ داشته‌ که‌ تخلف‌ از آنها گناه‌ محسوب‌ می‌شده‌ (قس‌ این‌ مثل‌: همه‌ ماهها خطر دارد، بدنامیش‌ ]را[ صفر دارد)، برای‌ ماههای‌ گاه‌شماری‌ سلوکی‌ (نک: مجلسی‌، بحارالانوار، ج‌ 56، ص‌ 142ـ143، ج‌ 59، ص‌ 312ـ314 که‌ بخشی‌ از رسا‌له الذهبیه‌ منسوب‌ به‌ امام‌ رضا علیه‌السلام‌می‌باشد) و حتی‌ سالهای‌ گاه‌شماری‌ دوازده‌ حیوانی‌ (نک: احکام‌ سالهای‌ ترکان‌، گ‌ 131 ر ـ 135 ر) نیز احکام‌ نیک‌ و بد وجود داشته‌ است‌.

در گاه‌شماری‌ دوازده‌ حیوانی‌، بعضی‌سالها (مثلا سال‌ گاو) سعد و بعضی‌ دیگر (مثلا سال‌ خوک‌) نحس‌ محسوب‌ می‌شده‌اند (قس‌ این‌ مثل‌ فارسی‌ که‌ نشان‌دهنده‌سعد بودن‌ سال‌ گاو است‌: همیشه‌ تقویم‌ بر روی‌ گاو نمی‌گردد). آیینهای‌ متعددی‌ در سال‌ قمری‌ (اعیاد، مراسم‌ و عزاداریها) وجود دارد (برای‌ آگاهی‌ از نمونه‌ای‌ از این‌ آیینها نک: ماسه‌، ج‌ 1، ص‌ 199ـ249؛ درباره‌ تطبیق‌ دعاهای‌ هر روز ماه‌، که‌ ترتیب‌ روزهای‌ آن‌، همان‌ ترتیب‌ روزهای‌ ماه‌ در گاه‌شماری‌ یزدگردی‌ است‌ نک: مجلسی‌، بحارالانوار، ج‌ 94، ص‌ 132ـ324؛ سلیم‌، ص‌ 251ـ386؛ برای‌ آگاهی‌ از شعائر گوناگون‌ مربوط به‌ رمضان‌، از جمله‌ رؤیت‌ هلال‌ این‌ ماه‌ نزد عامه‌ مردم‌ نک: وکیلیان‌، ص‌ 39ـ44). شلیمر ازآیینی ‌یاد کرده ‌که ‌طی ‌آن‌، عده‌ای ‌از مردم ‌درآخرین ‌روزهای ‌شعبان (شلیمر 108 به ‌اشتباه‌ آن ‌را شوال ‌نوشته ‌است‌) به ‌شادی می‌پرداخته‌اند اما نه‌ در ملأ عام‌.

در زمینه‌ امور کشاورزی‌، علاوه‌ بر وجود انواع‌ گاه‌شماریها که‌ اقوام‌ مختلف‌ در نقاط گوناگون‌ ایران‌ از آنها استفاده‌ می‌کرده‌اند (در این‌باره‌ نک: بخش‌ 4. د)، تعبیرهای‌ گوناگونی‌ از طول‌ سال‌، تقسیم‌ سال‌ به‌ فصول‌ مختلف‌ و پدیده‌هایی‌ که‌ به‌ نحوی‌ با امورکشاورزی‌ در ارتباطند (انواع‌ بارشهای‌ برف ‌و باران ‌بر اساس‌هنگام‌ بارش‌ یا میزان‌ آنها، وزش‌ انواع‌ بادها و مانند آن‌) وجود دارد (برای‌ آگاهی‌ از مشخصات‌ چند نمونه‌ از این‌ بادها، بارانها و موسمهای‌ روی‌ دادن‌ آنها در نواحی‌ مرکزی‌ ایران‌ نک: فرهادی‌، 1365 ش‌، ص‌39ـ51؛ همو، 1378ش‌، ص‌ 139ـ152؛ برای‌ تعبیر کلی‌ درباره‌ مفاهیم‌ هواشناسانه‌ نزد عامه‌ نک: ماسه‌، ج‌ 1، ص‌ 319ـ 321). در فرهنگ‌ عامه‌ مردم‌ خراسان‌، بیشترین‌ بارانها در روزهایی‌ از سال‌ که‌ شماره‌ آنها به‌ شش‌ ختم‌می‌شده‌ (ششم‌، شانزدهم‌ و مانند اینها) می‌باریده‌ است (سلحشور دهقان‌ و علیجانی‌، ص‌21ـ34).

تقسیم‌بندی‌ فصول‌ به‌ دوره‌های‌ زمانی‌ مختلف‌ و عموماً دوره‌های‌ چهل‌روزه‌ و بیست‌روزه‌، که‌ با عنوان‌ چله‌ بزرگ‌ و کوچک‌ مشخص‌ می‌شوند، نیز ریشه‌ در تعبیرهایی‌ از شدت‌ گرما یا سرما در فصول‌ سال‌ دارند. در این‌ میان‌، تقسیم‌بندی‌ زمستان‌ به‌ چله‌ بزرگ‌ (چهل‌ روزه‌) و کوچک‌(بیست‌ روزه‌) از جمله‌ در تهران‌ بسیار مورد توجه‌ بوده ‌است‌ (برای‌ آگاهی‌ بیشتر درباره‌ این‌ تقسیم‌بندی‌ نک: شاملو، ذیل‌ «اهمن‌ و بهمن‌»). در کرمان‌ نیز فصل‌ تابستان‌ به‌ دو چله‌، چله‌ بزرگ‌ (چهل‌ روزه‌) و کوچک‌ (بیست‌ روزه‌)، تقسیم ‌می‌شده‌ است‌ (فرهادی‌، 1378 ش‌، ص‌ 141پانویس2)؛ این ‌موقعیتهای‌ فصلی‌ ـ گاه‌شمارانه‌ را مقایسه‌ کنید با این‌ مثل‌ فارسی‌: آبان‌ ماه‌ را بارانکی‌، دی‌ ماه‌ را برفکی‌، فروردین ‌شب‌ ببار و روز ببار.

در ایران‌، یکی‌ از مهمترین‌ مراسمی‌ که‌ با گاه‌شماری‌ ارتباط مستقیم‌ دارد، نوروز است‌. محاسبه‌ دقیق‌ زمان‌ تحویل‌ سال‌ ــ که ‌تا پیش‌ از رواج‌ وسایل‌ ارتباط جمعی‌ با شیوه‌ امروزی‌ یا از روی تقویمهای‌ سالانه‌ یا بر اساس‌ محاسبه‌ بزرگان‌ خانواده‌ انجام‌ می‌گرفت‌ ــ و آیینهای‌ مختلف‌ پیش‌ و پس‌ از آن‌ (امروزه‌، این‌آیینها از چهارشنبه‌ سوری‌ آغاز و به‌ سیزده‌ به‌ در ختم‌ می‌گردد)، جملگی‌ تعابیری‌ از مفاهیم‌ گاه‌شماری‌ در خود دارند گزارشهایی‌ از بعضی‌ آیینهایی‌ که‌ قبل‌ یا بعد از نوروز انجام‌ می‌شده‌، وجود دارد که‌ امروزه‌ برگزار نمی‌شوند. انجوی‌ شیرازی‌ (1347ش‌، ص‌30) از مراسمی‌ پنجاه‌ روز پیش‌ از نوروز و میرشکرایی‌ (ص‌ 368ـ372) از مراسمی‌ چهل ‌روز پس‌ از بهار به‌ نام‌ «چهلم‌ بهار» گزارش‌ داده‌اند. امروزه‌ در شب‌ آغاز زمستان‌ (یلدا) آیینی‌ برگزار می‌شود که‌ شب‌ چله‌ نام ‌دارد (درباره‌ این‌ آیین‌ نک: انجوی‌ شیرازی‌، 1379 ش‌، ج‌ 1، ص‌ 165ـ167، ج‌ 2، ص‌ 57 ـ 85، 223ـ 241؛ برای‌ آگاهی‌ ازبرخی‌ عقاید، رسوم‌ و آیینهای‌ دیگر درباره‌ مدت‌ زمانی‌ پیش‌ یا پس‌ از نوروز نک: همان‌، ج‌1، ص‌70ـ 86، ج‌2، ص‌139ـ172؛ شکورزاده‌، ص‌79ـ110).

درباره‌ ورود خورشید به‌ بعضی‌ از صورتهای‌ فلکی‌ منطقه‌البروج‌ نیز، بجز عقاید و آرای‌ احکام‌ نجومی‌، عقایدخاصی‌ وجود دارد. به‌ نوشته‌ شاردن‌ (ج‌ 3، ص‌ 4)، به‌ عقیده‌ مردم‌ کاشان‌، تعداد عقربهای‌ این‌ شهر هنگامی‌ که‌ خورشید وارد برج‌ عقرب‌ می‌شود، به‌ نحو چشمگیری‌ افزوده‌ می‌شود (برای‌ آگاهی‌ از سایر اعتقادات‌ عامه‌ در مورد اعیاد و روزهای ‌مختلف‌ سال‌ شمسی‌ نک: ماسه‌، ج‌ 1، ص‌ 284ـ297، ج‌ 2، ص‌ 11ـ19؛ برای‌ نمونه‌ موردی‌ جشن‌ سده‌ نزد مردم‌ خراسان‌ نک: شکورزاده‌، ص‌ 111ـ120). بجز نوروز، که‌ سابقه‌ برگزاری‌آن‌ به‌ پیش‌ از ورود اسلام‌ به‌ ایران‌ باز می‌گردد، سابقه‌ برگزاری ‌بعضی‌ آیینها و جشنهای‌ دیگری‌ که‌ امروزه‌ بین‌ اقوام‌ یا مذاهب‌ مختلف‌ در ایران‌ رایج‌ است‌، نیز به‌ پیش‌ از اسلام ‌باز می‌گردد (برای‌ نمونه‌ای‌ از این‌ جشنها و سابقه‌ آنها نک: بهار، ص‌ 629ـ635؛ عمادی‌، 1354 ش‌ الف‌، ص‌ 121ـ151).

برگرفته از مرکز تقویم: calendar.ut.ac.ir



نشانی کوتاه این صفحه: