بسم الله الرّحمن الرّحیم
مبدّل تاریخ و زمان
jdf.scr.ir
وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّیْلَ وَالْنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالْنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِی ذَلِكَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ | و شب و روز و خورشید و ماه را برای شما رام گردانید و ستارگان به فرمان او مسخّر شده اند مسلّماً در این [امور] برای مردمی که تعقّل می‏کنند نشانه هاست | سوره ی نحل ، آیه ی 12
گاه‌شماری‌ حیوانی‌

استفاده‌ از گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی‌، که‌ به‌ آن‌ گاه‌شماری‌ اهل‌ خَتا و اویغور نیز گفته‌ می‌شود، در سرزمینهای‌ اسلامی‌ به‌ صورت‌ فراگیر رواج‌ داشته‌ و در اواسط قرن‌ هفتم‌ هجری‌ قمری‌، پس‌ از حمله مغول‌، به‌ ایران ‌رسیده‌ است‌. کهنترین‌ اسنادی‌ که‌ در آنها از اینگونه‌ گاه‌شماری ‌ذکری‌ شده‌، متعلق‌ به‌ تاریخی‌ بین‌ اواسط قرن‌ هفتم‌ ـ اوایل‌ قرن‌هشتم‌ میلادی‌/ اوایل‌ قرن‌ اول‌ تا اوایل‌ قرن‌ دوم‌ هجری‌ قمری ‌است‌. مهمترین‌ این‌ اسناد، بجز برخی‌ از آنها که‌ در تبت‌ یافت ‌شده‌، سنگنوشته‌های‌ اورخون‌، متعلق‌ به‌ 730 میلادی‌/ 112هجری‌ قمری‌، است‌ که‌ در حوالی‌ قراقروم‌ در مغولستان‌ کشف ‌شده‌ است‌ (گولدن‌، ص‌197ـ 198؛ برای ‌آگاهی‌ بیشتر درباره‌ سنگنوشته‌های‌ اورخون‌ نک: واسیلیف‌، ص‌ 358ـ371).

نوشته‌های‌ دانشمندان‌ اسلامی‌ درباره‌ این‌ گاه‌شماری‌ تا پیش‌ از حمله‌ مغول‌، تنها گزارشهای‌ کوتاهی‌ است‌ که‌ آگاهی‌ چندانی‌ درباره‌ این‌ گاه‌شماری‌ به‌ دست‌ نمی‌دهد؛ از جمله‌، نوشته‌های ‌ابوریحان‌ بیرونی‌ (1923، ص‌ 70ـ71) که‌ تنها به‌ ذکر نام‌ ماههای‌ سال‌ و نیز نام‌ حیوانات‌ یک‌ دوره‌ دوازده‌ ساله‌ پرداخته‌ است‌. ابوریحان‌ بیرونی‌، به‌ نوشته‌ خودش‌ (همان‌، ص‌ 71)، به‌ زمان‌ و کیفیت‌ ماهها که‌ به‌ نقل‌ از ترکها نام‌ آنها را آورده‌، واقف‌ نشده ‌است‌. ترتیبی‌ که‌ وی‌ (همانجا) از ماههای‌ ترکی‌ (که‌ بر اساس‌ترتیب‌ شمارشی‌ نامگذاری‌ شده‌اند) به‌ دست‌ داده‌، با ترتیب ‌شمارشی‌ صحیح‌ آنها تفاوت‌ دارد. علت‌ این‌ موضوع‌ احتمالاً ناآشنایی‌ ابوریحان‌ بیرونی‌ با زبان‌ ترکی‌ و نیز متداول‌ نبودن‌ این ‌نامها در قلمروی‌ بوده‌ که‌ ابوریحان‌ بیرونی‌ در آنجا زندگی ‌می‌کرده‌ است‌.

پس‌ از ابوریحان‌ بیرونی‌، محمود کاشغری‌ (ج‌ 1، ص‌ 288ـ291) نیز درباره‌ گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی‌ مطالبی‌ ذکر نموده ‌است‌. اگر چه‌ نوشته‌ کاشغری‌ درباره‌ علت‌ رواج‌ این‌ گاه‌شماری‌، روایت‌ اسطوره‌ای‌ آن‌ است‌، دست‌کم‌ واجد این‌ آگاهی‌ است‌ که ‌در نیمه‌ دوم‌ قرن‌ پنجم‌ هجری‌، استفاده‌ از این‌ گاه‌شماری ‌در بعضی‌ نواحی‌ آسیای‌ میانه‌ رایج‌ بوده‌ است‌. شرف‌الزمان‌ طاهر مروزی‌ (ص‌ 9) نیز درباره‌ گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی ‌گزارش‌ کوتاهی‌ آورده‌ است‌. پس‌ از حمله‌ مغول‌ به‌ ایران‌، نخستین‌ کتابی‌که ‌بتفصیل ‌به ‌بررسی ‌این ‌گاه‌شماری ‌پرداخته‌، زیج ‌ایلخانی‌ نوشته‌ خواجه‌ نصیرالدین‌ طوسی‌ (گ‌ 3 رـ11 پ‌) است‌ اما از بین‌ زیجهای‌ دوره‌ اسلامی‌، مفصّلترین‌ و کاملترین ‌بحث‌ دراین‌باره‌ را غیاث‌الدین‌ جمشید کاشانی‌ (گ‌ 8 رـ21 ر) آورده‌ است‌. مغولان‌ گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی‌ را با خود به‌ سرزمینهای‌ مفتوح‌ بردند ولی‌ این‌ گاه‌شماری‌ در سرزمینهای ‌گوناگون‌ شکلهای‌ بومی‌ به‌ خود گرفت‌، که‌ خود سبب‌ رواج‌ چندگونه‌ گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی‌ در سرزمینهایی‌ است‌ که‌ مغولان‌ فتح‌ کردند.

در نوشته‌های‌ مورخان‌ و دانشمندان‌ اسلامی‌ پس‌ از حمله ‌مغول‌ (نک: نصیرالدین‌ طوسی‌، زیج‌ ایلخانی‌؛ غیاث‌الدین‌ جمشید کاشانی‌، همانجاها؛ رشیدالدین‌ فضل‌الله‌، 1379 ش‌، ص‌ 83 ـ 86؛ همو، 1350 ش‌، ص‌ 17ـ 18)، نوعی‌ گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی‌ با ارکان ‌گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی ‌چینی‌ معرفی ‌شده ‌است‌. در این‌ گاه‌شماری‌، دوره‌های‌ گوناگون‌ روز و ماه‌ و سال‌ وجود دارد و دوره‌ سال‌ خود دارای‌ تقسیم‌بندیهای‌ دوازده ‌ساله‌ و شصت‌ ساله‌ است‌ (برای‌ آگاهی‌ از ارکان‌ این‌ گاه‌شماری ‌دوازده‌‌حیوانی‌ نک: کندی‌ و یااوتی، ص‌ 435ـ441). تنها اسنادی‌ که‌ کاربرد اینگونه‌ گاه‌شماری‌ را در ایران‌ و آن‌ هم‌ در محدوده‌ زمانی‌ کوتاهی‌ تأیید می‌کند، نوشته‌های‌ رشیدالدین ‌فضل‌الله‌ است‌. به‌ نوشته‌ وی‌ (1350 ش‌، ص‌ 16ـ17؛ همو، 1379 ش‌، ص‌ 84) منجمی‌ چینی‌ ارکان‌ این‌ گاه‌شماری‌ را به ‌خواجه‌ نصیرالدین‌ طوسی‌ آموخت‌. این‌ گاه‌شماری‌ گونه‌شمسی‌ ـ قمری‌ گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی‌ است‌ که‌ در آن‌ یک ‌ماه‌ کبیسه‌، بسته‌ به‌ موقعیت‌، هر دو یا سه‌ سال‌ اعمال‌ می‌شود (برای‌ آگاهی‌ از شیوه‌ پیچیده‌ اِعمال‌ این‌ ماه‌ کبیسه‌ نک: غیاث‌الدین‌ جمشیدی‌ کاشانی‌، گ‌ 8 رـ 12 ر). نام‌ این‌ ماه‌ کبیسه ‌به‌ صورت‌ شُون‌آی‌ (همان‌، گ‌ 9 ر) ضبط شده‌ و تنها رشیدالدین ‌فضل‌الله‌ (1957، ج‌ 3، ص‌ 95) به‌ کاربرد آن‌ اشاره‌ کرده‌ است‌ (برای‌ آگاهی‌ از فهرست‌ نام‌ ماهها و عنوان‌ سالها در گونه‌ای‌ از گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی‌ که‌ رشیدالدین‌ فضل‌الله‌ از آن‌ یاد کرده ‌است‌ نک: همان‌، ج‌ 3، ص‌ 714).

گونه‌های‌ دیگری‌ از گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی‌ در ایران‌ و سایر سرزمینهای‌ تحت‌ تصرف‌ مغول‌ رواج‌ داشته‌ است‌. از جمله‌ مهمترین‌ گاه‌شماریهای‌ دوازده‌‌حیوانی‌ رایج‌ در ایران‌، تلفیقی‌ از ارکان‌ گوناگون‌ سه‌ گاه‌شماری‌ جلالی‌، هجری‌ قمری‌ و دوازده‌حیوانی‌ چینی‌ بوده‌ است‌ (عبداللهی‌، 1366 ش‌، ص‌ 331). برخی‌ ارکان‌ این‌ گاه‌شماری‌، که‌ از گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی ‌اخذ شده‌، اسم‌ ماههای‌ هر سال‌ و عنوان‌ دوازده‌ حیوان ‌اطلاق‌ شده‌ بر هر یک‌ از سالهای‌ یک‌ دوره‌ دوازده‌ ساله‌ و نیز طول‌ سال‌ (برابر طول‌ سال‌ شمسی‌ در گاه‌شماری‌ چینی‌) می‌باشد. در سایر موارد، این‌ ارکان‌ از گاه‌شماریهای‌ جلالی‌ و هجری‌ اخذ شده‌ بود. در این‌ گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی‌، به‌ علت‌ منطبق‌ نبودن‌ طول‌ سال‌ با طول‌ سال‌ هجری‌ قمری‌، درهر 33 یا 34 سال‌، یک‌ سال‌ از شماره‌ سالهای‌ هجری‌ قمری‌ حذف‌ می‌شد تا تعداد سالها در هر دو گاه‌شماری‌ (که‌ ازیک‌ مبدأ واحد، یعنی‌ هجرت‌ پیامبر اکرم‌، سرچشمه‌ می‌گرفتند) یکسان‌ باقی‌ بماند و نیاز به‌ اطلاق‌ نام‌ دو حیوان‌ بر سالی‌ واحد نباشد (نک: همان‌، ص‌ 334ـ 335). تنها در اواخر دوره‌ صفوی‌ و در دوره‌ قاجار، که‌ طول‌ سال‌ در گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی ‌بر اساس‌ طول‌ سال‌ جلالی‌ محاسبه‌ می‌شد، نیازی‌ به‌ حذف‌ این‌سال‌ قمری‌ نبود (برای‌ آگاهی‌ از ماهیت‌ گاه‌شماری‌ در ایران‌ عصر صفوی‌ نک: شاردن‌، ج‌ 4، ص‌ 388ـ 394؛ برای‌ آگاهی‌ از ماهیت‌ گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی‌ در سرزمینهای‌ اسلامی‌ نک: بازن‌، ص‌ 531 ـ 602).

یکی‌ از ویژگیهای‌ مهم‌ گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی‌، که‌ محل ‌اختلاف‌ در مورد یکی‌ از ارکان‌ این‌ گاه‌شماری‌ بوده‌، استفاده‌ از نامهای‌ حیوانات‌ در این‌ گاه‌شماری‌ است‌. خواجه‌ نصیرالدین ‌طوسی‌ (زیج‌ ایلخانی‌، گ‌ 3 پ‌) سه‌ صورت‌ ترکی‌، ختایی‌ (= چینی‌) و فارسی‌ این‌ نامها را ذکر کرده‌ است‌. صورتهای‌ دیگری‌ از این‌ نامها نزد اقوام‌ گوناگون‌ وجود داشته‌ است‌ (برای‌آگاهی‌ از نام‌ این‌ حیوانات‌ در زبانهای‌ سغدی‌، ختنی‌، سنسکریت‌، پراکریت‌ و کوچی‌ نک: بیلی‌، ص‌ 928؛ برای ‌آگاهی‌ از این‌ نامها در زبانهای‌ مغولی‌ و ترکی‌ قدیم‌ نک: پوشا، ص‌ 198؛ برای‌ آگاهی‌ از این‌ نامها در زبان‌ منچویی‌ نک: گولدن‌، ص‌ 199ـ 200؛ برای‌ ضبطهای‌ گوناگون‌ مغولی‌ این ‌نامها نک: همان‌، ص‌ 200ـ 202؛ برای‌ ضبطهای‌ گوناگون‌ ترکی‌ آنها نک: همان‌، ص‌ 203ـ 205). یکی‌ از دلایل‌ وجود پاره‌ای ‌اختلافات‌ در ضبط و شناسایی‌ این‌ اسمها استفاده همزمان ‌از نامهای‌ ترکی‌ و مغولی‌ حیوانات‌ است‌ که‌ در متون‌ اسلامی ‌برای‌ نامیدن‌ ماههای‌ گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی‌ به‌ کار رفته ‌است‌. نخستین ‌بار، خلیل‌بن‌ محمدبن‌ یوسف‌ قونیَوی‌ در قرن‌ هفتم‌ به‌ تفاوت‌ این‌ نامها در یک‌ فرهنگ‌ لغت‌، و نه ‌در کاربردی‌ گاه‌شمارانه‌، بین‌ زبانهای‌ ترکی‌ و مغولی‌ اشاره‌ کرده ‌است‌ (برای‌ فهرست‌ نام‌ حیوانات‌ وحشی‌ که‌ چهار مورد آنها امروزه‌ نیز در گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی‌ کاربرد دارند نک: قونیوی‌، ص‌ 11).

تفاوتهای‌ بسیاری‌ که‌ در ارکان‌ گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی‌ رایج‌ در سرزمینهای‌ گوناگون‌ به‌ وجود آمد، موجب‌ رواج‌ گونه‌های‌ چندی‌ از آن‌ شده‌ است‌. با بررسی‌ اسناد گوناگونی‌ که‌ از این‌ گاه‌شماری ‌باقی‌ مانده ‌است‌، به خوبی ‌می‌توان ‌گونه‌های‌ مختلف‌ آن‌ را در نواحی‌ گوناگون‌ باز شناخت‌. در ایران‌ اسناد تاریخگذاری‌ شده‌ با این‌ گاه‌شماری‌ در قرن‌ هفتم‌ و هشتم ‌هجری‌، نشان‌دهنده‌ استفاده‌ از گونه شمسی‌ ـ قمری‌ آن‌ است‌ (نک: رشیدالدین‌ فضل‌الله‌، 1957، ج‌ 3، ص‌ 93ـ 95؛ کاشانی‌، ص‌ 53، 66، 73). در حالی‌ که‌ بنا بر منابع‌ فارسی‌ قرن‌ دهم‌ و یازدهم‌ (مثلا اسکندرمنشی‌، ج‌ 2، ص‌ 806، 829) گاه‌شماری‌ای‌ که‌ در این‌ دوره‌ در ایران‌ به‌ کار گرفته‌ شد، تلفیقی‌ از گاه‌شماری ‌جلالی‌ و هجری‌ قمری‌ با گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی‌ بود که‌ می‌توان‌ آن‌ را گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی‌ ایرانی‌ نامید. در میان‌ نویسندگان‌ این‌ دوره‌ بیش‌ از همه‌ منشی‌ قمی‌ (مثلاج‌ 1، ص‌ 48، 84، 89، 93 و بسیاری‌ جاهای‌ دیگر) به‌ ذکرسالهای‌ گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی‌ پرداخته‌ است‌. در آثار نویسندگان‌ سپسین‌ نیز کمابیش‌ از اینگونه‌ گاه‌شماری‌ نمونه‌هایی‌ ذکر شده‌ است‌ (مثلا استرآبادی‌، ص‌ 124؛ غفاری‌ کاشانی‌، ص‌ 45).

در دوره قاجار، بویژه‌ پس‌ از رواج‌ سالنامه‌های‌ چاپی‌، گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی‌ ایرانی‌ همواره‌ در کنار گاه‌شماری‌ رایج‌ درج‌ می‌شد (برای‌ نمونه‌ نک: مصباح‌ نجم‌الممالک‌، ص‌ 1، 4). در نهایت‌، اگرچه‌ در ایران‌ با قانون‌ مصوب‌ 1304 ش‌، که‌ گاه‌شماری‌ هجری‌ شمسی‌ فعلی‌ ایران‌ را رسمی‌ نمود، استفاده ‌از گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی‌ قانوناً ممنوع‌ گردید (ایران‌. قوانین‌ و احکام‌، 1350 ش‌، ص‌ 226)، تا امروز همچنان ‌از این‌ گاه‌شماری‌ در سالنامه‌های‌ چاپی‌ استفاده‌ می‌شود (برای‌آگاهی‌ بیشتر درباره‌ این‌ گاه‌شماری‌ در ایران‌ نک: عبداللهی‌، 1366 ش‌، ص‌ 322ـ 337؛ ملویل‌، ص‌ 83 ـ 95، چگونگی ‌استفاده‌ از این‌ گاه‌شماری‌ را در ایرانِ‌ دوره‌ ایلخانی‌ بتفصیل ‌بررسی‌ کرده‌ است‌).

بجز ایران‌، در سایر سرزمینهایی‌ که‌ در مسیر عبور مغولان ‌قرار داشتند نیز کما بیش‌ تا قرن‌ حاضر از این‌ گاه‌شماری‌ استفاده ‌شده‌ است‌. به‌ نوشته فرید ابراهیم‌ دهلوی‌ (گ‌ 11 رـ12 پ‌)، در دوره امپراتوری‌ مغولی‌ هند، گونه‌ شمسی‌ ـ قمری‌ گاه‌شماری ‌دوازده‌‌حیوانی‌ چینی‌ ـ اویغوری‌ در شبه‌قاره‌ هند رواج‌ داشته ‌است‌. او ارکان‌ این‌ گاه‌شماری‌ را با گاه‌شماری‌ ابداعی‌ خود در زمان‌ حکومت‌ شاه‌ جهان‌، پادشاه‌ بابری‌ هند، تطبیق‌ داده‌ و روش‌تبدیل‌ این‌ دو گاه‌شماری‌ به‌ یکدیگر را بررسی‌ کرده‌ است‌ (برای‌آگاهی‌ از گاه‌شماری‌ ابداعی‌ فرید ابراهیم‌ دهلوی‌ در زمان‌ حکومت‌ شاه‌جهان‌ نک: بخش‌ 5، قسمت‌ ب‌؛ برای‌ آگاهی‌ بیشتر درباره‌ گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی‌ رایج‌ در هند نک: خاره، ص‌ 64ـ74). در ترکیه‌ نیز، به‌رغم‌ رسمی‌ شدن‌ گاه‌شماری‌میلادی‌، در قرن‌ حاضر همچنان‌ در سالنامه‌ها از گاه‌شماری ‌دوازده‌‌حیوانی‌ استفاده‌ می‌شود (برای‌ آگاهی‌ بیشتر درباره‌ رواج‌ این‌ گاه‌شماری‌ در ترکیه‌ نک: د. ترک‌، ذیل‌ واژه‌). در افغانستان‌، بیشتر بر اساس‌ سنّتی‌ شفاهی‌، سال‌ تولد اشخاص ‌بر اساس‌ گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی‌ محاسبه‌ می‌شده‌ است‌. این‌ گاه‌شماری‌ تا قرن‌ حاضر در این‌ کشور رواج‌ داشته‌ است‌ (ایرانیکا، ج‌ 4، ص‌ 675). بر اساس‌ چند سند، رواج‌ این ‌گاه‌شماری‌ در آسیای‌ مرکزی‌ و قفقاز در قرن‌ نوزدهم‌ میلادی‌/سیزدهم‌ هجری‌ قمری‌ تأیید می‌شود (برای‌ نمونه‌ای‌ از این‌ اسناد نک: ترایتسکایا ، ص‌ 63).

تطبیق‌ و تبدیل‌ انواع‌ گاه‌شماریها با حیوانات‌ گاه‌شماری ‌دوازده‌‌حیوانی‌ موضوعی‌ بوده‌ است‌ که‌ در زیجها و کتابهای‌ گوناگون‌ به‌ آن‌ پرداخته‌ شده‌ است‌. اگرچه‌ صورتهای‌ نخستین‌ این ‌تبدیلها، که‌ شامل‌ تبدیل‌ سال‌ و ماه‌ نیز می‌شد، نیازمند عملیات ‌پیچیده‌ و پر زحمت‌ بوده‌ (برای‌ آگاهی‌ از روش‌ تبدیل‌ گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی‌ به‌ هجری‌ قمری‌ و بالعکس‌ نک: غیاث‌الدین‌جمشید کاشانی‌، گ‌ 17 رـ 19 ر)، با ساده‌ شدن‌ و درهم‌ آمیختن ‌ارکان‌ این‌ گاه‌شماری‌ با گاه‌شماریهای‌ دیگر، بویژه‌ جلالی‌ و میلادی‌، روشهای‌ سهل‌ ممتنع‌ و نیز جدولهای‌ بسیاری‌ برای‌ این‌تبدیلها وضع‌ شده‌ است‌.

پوشا (جدول‌ بین‌ صفحات‌ 195ـ196) جدول‌ تبدیل‌ این‌ گاه‌شماری‌ به‌ گاه‌شماری‌ میلادی‌ را از سال ‌هفتم‌ تا سال‌ 2047 میلادی‌ تنظیم‌ کرده‌ است‌، که‌ در آن‌ نام‌ سالها به‌ مغولی‌، تبتی‌ و سنسکریت‌ نیز به‌ دست‌ می‌آید. خان‌محمدی‌ (ص‌ 111ـ 119) جدول‌ تطبیق‌ سالهای‌ هجری‌ شمسی‌ (873 تا1304 ش‌) با گاه‌شماری‌ دوازده‌‌حیوانی‌ ایرانی‌ را طراحی‌ کرده ‌است‌ که‌ به‌ سبب‌ عدم‌ تطبیق‌ صحیح‌ سالهای‌ شمسی‌ و قمری‌ تا1123 این‌ جدول‌ با یک ‌سال‌ خطا همراه‌ است‌. ملک‌پور (1378ش‌، ص‌38ـ 200) تطبیق‌ این‌ گاه‌شماریها را با یکدیگر در یک‌ دوره‌ پنج‌ هزارساله‌ (تا 1508 ش‌) به‌ دست‌ داده‌ وعبداللهی‌ (1366 ش‌، ص‌ 336ـ337) روش‌ سهلی‌ برای‌ تطبیق ‌گاه‌شماریهای‌ میلادی‌ و هجری‌ شمسی‌ با حیوانات‌ گاه‌شماری ‌دوازده‌‌حیوانی‌ طراحی‌ کرده ‌است‌ (برای‌ آگاهی‌ بیشتر درباره‌ گاه‌شماریهای‌ دوازده‌‌حیوانی‌ در جهان ‌اسلام‌ نک: گینتسل‌، ج‌1، ص‌499ـ 503؛ بازن‌، ص‌531 ـ 602؛ برای‌ کتاب‌شناسی‌ مفصل‌در این‌باره‌ نک: گولدن‌، ص‌197ـ 198، پانویس‌ 1ـ3؛ ملویل‌، ص‌ 95ـ 98، پانویس‌ 1ـ 78).




گاه‌شماری‌ سلوکی‌

گاه‌شماری‌ سلوکی‌، که‌ به‌ نامهای ‌متعددی‌ چون‌ کلدانی‌، سریانی‌ ـ مقدونی‌ و تاریخ‌ ذوالقرنینی‌ نیز شناخته‌ شده‌ است‌ (برای‌ آگاهی‌ از نامهای‌ متعدد این‌ گاه‌شماری ‌در نقاط گوناگون‌ نک: تقی‌زاده‌، ج‌ 6، ص‌ 162ـ163، نیز نک: ادامه‌همین‌ بخش‌)، پس‌ از نابودی‌ امپراتوری‌ هخامنشی‌ و از زمان‌جلوس‌ سلوکوس‌ اول‌ (ملقب‌ به‌ فاتح‌، حک :312ـ280 ق‌م‌)، در بابل‌ به‌ وجود آمد. بسیاری‌ (از جمله‌ تارن‌83، ص‌ 142؛ نیز نک: د. فارسی‌، ذیل‌ «سلوکوس‌I») بر این‌ باورند که‌ سلوکوس‌ فاتح‌، پیروزی‌ بر بابلیان‌ را مبدأ گاه‌شماری‌ سلوکی‌ اعلام‌ کرد. همچنین‌، بر اساس‌ رأیی‌ دیگر، مبدأ این‌ گاه‌شماری‌ مرگ‌ اسکندر چهارم‌، مشهور به‌ آگوست‌، یکی‌ از جانشینان‌ اسکندر مقدونی‌ بوده‌است‌، که‌ مدت‌ کوتاهی‌ (311 ق‌م‌) در بابل‌ سلطنت‌ نمود (گینتسل‌، ج‌ 1، ص‌ 136). اما بررسیهای‌ دقیقتر نشان‌ می‌دهد در ادامه‌ رواج‌ گاه‌شماری‌ شمسی‌ ـ قمری‌ بابلی‌ در سرزمین ‌بابل‌ ــ که‌ بنا بر سنّت‌ عمومی‌ آغاز پادشاهی‌ هر فرد، مبدأ جدید گاه‌شماری‌ شناخته‌ می‌شده‌ است‌ ــ وقایع‌نگاران‌ بابلی، ‌نخستین‌ نوروز (اولین‌ روز ماه‌ نیسانوی‌ بابلی‌) بعد از جلوس‌ سلوکوس‌ اول‌ را در بابل‌ مبدأ گاه‌شماری‌ قرار دادند و سلوکیها نیز به‌ تقلید از آنان‌ اولین‌ روز سال‌ نو بعد از جلوس‌ سلوکوس ‌نیکاتور را مبدأ قرار دادند اما تفاوت‌ مبدأ سال‌ نزد بابلیها سبب‌ شد تا شماره‌ سالهای‌ بابلی‌ با مبدأ سلوکی‌ یک‌ سال‌ کمتر از شماره‌ سالهای‌ سلوکی‌ با همان‌ مبدأ باشد (عبداللهی‌، 1366 ش‌، ص‌ 134).

در گاه‌شماری‌ سلوکی‌ بابلی‌ نام‌ ماههای‌ سریانی‌، و در گاه‌شماری‌ سلوکی‌ مقدونی‌ نام‌ یونانی‌ ماهها رواج‌ داشته‌ است‌. نکته‌ مهمی‌ که‌ در گاه‌شماری‌ سلوکی‌ (چه‌ در صورت‌ مقدونی‌چه‌ در صورت‌ بابلی‌ آن‌) باعث‌ تفاوت‌ مهم‌ این‌ گاه‌شماریها و سایر گاه‌شماریهای‌ نشئت‌ گرفته‌ از گاه‌شماری‌ شمسی‌ـ قمری‌ بابلی‌ می‌گردد، آن‌ است‌ که‌ چون‌ در دوازده‌ سال‌ آخرسلطنت‌ سلوکوس‌ اول‌، فرزند او آنتیوخوس‌ نیز همراه‌ باوی‌ سلطنت‌ می‌کرد، با آغاز حکومت‌ مستقل‌ آنتیوخوس‌ مبدأ تاریخ‌ همچنان‌ همان‌ تاریخ‌ جلوس‌ سلوکوس‌ اول‌ باقی ‌ماند و ادامه‌ کاربرد یک‌ مبدأ برای‌ بیش‌ از یک‌ قرن‌ نشان‌ داد که‌ شمارش‌ سالها از مبدأ ثابت‌ مناسبتر است‌. استفاده‌ از این‌ روش‌ به سرعت‌ در اروپای‌ شرقی‌ و آسیای‌ غربی‌ رواج‌ یافت‌ (همان‌، ص‌ 134ـ135). نظر به‌ کاربرد این‌ گاه‌شماری‌ درحوزه‌ وسیعی‌ از سرزمینهای‌ بین‌النهرین‌ و آسیای ‌صغیر، گونه‌های‌ متفاوتی‌ از روش‌ کبیسه‌گیری‌ (از جمله‌ احتمال‌ استفاده ‌از نُه‌ ماه‌ کبیسه‌ در یک‌ دوره‌ 25 ساله‌) در کنار روش‌ عمومی ‌کبیسه‌گیری‌ شمسی‌ ـ قمری‌ بابلی‌ (هفت‌ماه‌ کبیسه‌ در نوزده ‌سال‌) وجود داشته‌ است‌.

رواج‌ دوگونه‌ گاه‌شماری‌ سلوکی‌ (بابلی‌ و مقدونی‌) همچنین ‌باعث‌ شده‌ است‌ که‌ نام‌ ماههای‌ این‌ گاه‌شماری‌ در اسناد گوناگون ‌با نام‌ ماههای‌ مقدونی‌ و بابلی‌ ذکر شود؛ از جمله‌ در اسناد باقیمانده‌ در دورا ـ اروپوس‌ نام‌ ماههای‌ مقدونی‌ و بابلی‌، هر دو، ذکر شده‌اند (ولز و دیگران‌، ص‌ 444 فهرستی‌ از نام‌ ماههای ‌مقدونی‌ بر اساس‌ اسناد دورا ـ اروپوس‌ تهیه‌ کرده‌اند). قدیمترین ‌سند تاریخدار با گاه‌شماری‌ سلوکی‌، متعلق‌ به‌ سال‌ 23 سلوکی‌/289 ق‌م‌ است‌ (تقی‌زاده‌، ج‌ 6، ص‌ 163) و کهنترین‌ سند از مجموعه‌ اسناد پوست‌نوشته‌ دورا ـ اروپوس‌ نیز سال‌ 117 از این‌مبدأ را دارد (ولز و دیگران‌، ص‌ 441). دامنه‌ استفاده‌ از این‌گاه‌شماری‌ بر روی‌ این‌ پوست‌ نوشته‌ها سال‌ 554 سلوکی ‌می‌باشد (همان‌، ص‌ 442). در ایران‌ نیز مهمترین‌ اسناد تاریخدار با این‌ گاه‌شماری‌ مجموعه‌ سکه‌های‌ پادشاهان‌ اشکانی‌ (پارتی‌) و نیز اسناد مشهور به‌ بنچاق‌ اورامان‌ می‌باشد که‌ کاربرد گاه‌شماری‌ سلوکی‌ را در دوره‌ زمانی‌ گسترده‌ای‌ در دوران ‌اشکانی‌ تأیید می‌نماید (عبداللهی‌، 1366 ش‌، ص‌ 137ـ140؛ برای‌ بررسی‌ تفصیلی‌ استفاده‌ از این‌ گاه‌شماری‌ در سکه‌های ‌اشکانی‌ نک: مکداول‌، ص‌ 147ـ153).

استفاده ‌از این‌ گاه‌شماری‌ اگرچه‌ درایران‌ از اواسط دوره ‌اشکانی‌ و دوره‌ ساسانی‌ ترک‌ شده‌، در سایر سرزمینها از آن ‌همچنان‌ استفاده‌ می‌شده‌ است‌؛ از جمله‌ در عهد عتیق‌، این ‌گاه‌شماری‌ با نام‌ بابلی‌ ماهها به‌ کار رفته‌ است‌ ( نک: کتاب‌ مقدس‌. عهد عتیق‌. اسفار مجعوله‌، کتاب‌ اول‌ مکابیان‌، 1: 57). درنوشته‌های‌ دانشمندان‌ اسلامی‌، بین‌التاریخین‌ این‌ گاه‌شماری‌ با گاه‌شماریهای‌ متعدد دیگر ذکر شده‌ است‌. اگرچه‌ در این‌ نوشته‌ها از این‌ گاه‌شماری‌ با عنوان‌ اسکندری‌ نیز یاد شده‌، این‌ نامگذاری ‌با اسکندر مقدونی‌ ارتباطی‌ ندارد (عبداللهی‌، 1366 ش‌، ص‌ 141؛ برای‌ آگاهی‌ از بین‌التاریخین‌ این‌ گاه‌شماری‌ با چندگاه‌شماری‌ مهم‌ دیگر نک: ابوریحان‌ بیرونی‌، 1923، ص‌ 137؛ همو، 1362ش‌، ص‌ 241). تا آغاز قرن‌ حاضر نیز مسیحیان ‌نسطوری‌ تقریبا فقط از این‌ گاه‌شماری‌ استفاده‌ می‌کردند (تقی‌زاده‌، ج‌ 6، ص‌ 163).

در صورت‌ سریانی‌ گاه‌شماری‌ سلوکی‌، که‌ در قرون‌ گذشته ‌در نواحی‌ شام‌ و سوریه‌ رواج‌ داشته‌، علاوه‌ بر نام‌ ماههای‌ سال ‌برای‌ روزهای‌ هفته‌ نیز نامهایی‌ وجود داشته‌ است‌ (برای‌ آگاهی ‌از این‌ نامها نک: برنهارد، ص‌10). در حال‌ حاضر، نام‌ ماههای ‌گاه‌شماری‌ سلوکی‌ در سوریه‌ و اردن‌ و نواحی‌ اطراف‌ آن‌ با مبدأ گاه‌شماری‌ هجری‌ قمری‌ رواج‌ دارد (برای‌ آگاهی‌ بیشتر درباره‌ گاه‌شماری‌ سلوکی‌ و نام‌ ماههای‌ آن‌ در صورتهای‌ سلوکی‌ بابلی‌ و مقدونی‌ در سرزمینهای‌ گوناگون‌ نک: گینتسل‌، ج‌3، ص‌1ـ54؛ برنهارد، ص‌64ـ 98؛ دین‌، ص‌ 129ـ141؛ برای‌ آگاهی‌ بیشتر درباره‌ رواج‌ این‌ گاه‌شماری‌ در ایران‌ نک: عبداللهی‌، 1366 ش‌، ص‌ 133ـ152).




گاه‌شماری های‌ یهودی‌ و مسیحی

موضوع‌ بررسی‌ تداخل‌ هر کدام‌ از گاه‌شماریهای‌ یهودی‌ و مسیحی‌ با گاه‌شماریهای ‌عالم‌ اسلام‌ و نیز رواج‌ آنها در سرزمینهای‌ اسلامی‌، فرآیندی ‌است‌ که‌ خط سیری‌ جداگانه‌ در مورد هر یک‌ از این‌ گاه‌شماریها را به‌ وجود آورده‌ است‌. در حالی‌ که‌ به‌ سبب‌ مجاورت ‌جوامع‌ یهودی‌ با جمعیت‌ تازه‌ مسلمان‌ و نیز سابقه‌ حضور آنها در سرزمینهای‌ اسلامی‌، منابع‌ متعددی‌ از این‌ گاه‌شماری‌ سخن‌ گفته‌اند، گاه‌شماری‌ مسیحی‌ تنها در چند قرن‌ گذشته‌ مورد توجه‌ کشورهای‌ اسلامی‌ قرار گرفته‌ و حضور آن‌ در سنّت‌ تاریخ‌نویسی‌ اسلامی‌ به‌ هیچ‌ وجه‌ با گاه‌شماری‌ یهودی ‌مقایسه‌ شدنی‌ نیست‌.

گاه‌شماری‌ یهودی‌ در اصل‌ نوعی‌ گاه‌شماری‌ شمسی‌ ـ قمری ‌است‌ و کبیسه‌های‌ آن‌ نیز درست‌ برابر دوره‌ کبیسه‌گیری‌ نوزده‌ساله‌ شمسی‌ـ قمری‌ بابلی‌ است‌ که‌ بویژه‌ در زمان‌ هخامنشیان‌ در ایران‌ رواج‌ داشته‌ است‌ (در مورد این‌ گاه‌شماری‌ در زمان ‌هخامنشیان‌ نک: بخش‌ 4، قسمت‌ الف‌: 2)؛ یعنی‌، اعمال‌ هفت‌ماه‌ کبیسه‌ در نوزده‌ سال‌. اما الزام‌ استفاده‌‌کنندگان‌ از گاه‌شماری ‌یهودی‌ در اجرای‌ به موقع‌ بعضی‌ شعائر دینی‌ با اوقات‌ خاصی‌ از روزهای‌ هفته‌ و فصلهای‌ خاصی‌ از سال‌ باعث‌ پیچیدگیهایی‌ دراین‌ گاه‌شماری‌ شده‌ و در عین‌ حال‌ آن‌ را یکی‌ از دقیقترین ‌گاه‌شماریهای‌ رایج‌ در میان‌ نوع‌ بشر کرده‌ است‌. در گاه‌شماری ‌یهودی‌ شبانه‌روز از موقع‌ غروب‌ خورشید آغاز می‌گردد (د. جودائیکا، ج‌ 5، ستون‌43) و هر ساعت‌ به‌ 1080 بخش ‌مساوی‌ با نام‌ «حیلَق‌» (ابوریحان‌ بیرونی‌، 1362 ش‌، ص‌ 70) تقسیم‌ می‌شود. ماه‌ نیز از لحظه‌ مقارنه‌ آغاز می‌گردد که‌ در عبری ‌به‌ آن‌ ملاد/ میلاد، به‌ معنای‌ تولد، گفته‌ می‌شود (د. جودائیکا، همانجا). با ترتیب‌ خاصی‌، هر ماه‌ 29 یا 30 روزه‌ است‌ (برای ‌آگاهی‌ از این‌ ترتیب‌ نک: ابوریحان‌ بیرونی‌، 1923، ص‌ 52؛ خوارزمی‌، ص‌ 4) و تعداد روزهای‌ سال‌ نیز، 353، 354 یا 355روز در سالهای‌ عادی‌ (به‌ ترتیب‌، با نامهای‌ ناقصه‌، معتدله‌ و تامه‌؛ ابوریحان‌ بیرونی‌، 1923، ص‌ 57) و 383 یا 384 یا 385روزه‌، در سالهای‌ کبیسه‌، می‌باشد.

سال‌ با نخستین‌ روز ماه‌ تشری‌، موسوم‌ به‌ «رُوش‌ هاشانا» 87 (روزِ سال‌نو؛ د. جودائیکا، ج‌ 5 ستون‌ 44؛ در متون‌ اسلامی ‌راش‌ هِشَنا، مقدسی‌، ج‌ 4، ص‌ 37) شروع‌ می‌شود. روش ‌هاشانا هرگز نباید با روزهای‌ یکشنبه‌، چهارشنبه‌ و جمعه ‌مصادف‌ گردد تا دو روز تعطیل‌ پشت‌ سرهم‌ مانع‌ معیشت ‌قوم‌ یهود نگردد. همچنین‌ در تعیین‌ روش‌ هاشانا چهار عامل‌ (در عبری‌: دَهیُوت‌، به‌ معنای‌ مانع‌) دخیل‌اند تا روزهای ‌دیگر در گاه‌شماری‌ یهود که‌ بر اساس‌ تعیین‌ روش‌ هاشانا و با شمارش‌ از این‌ روز تعیین‌ می‌گردند با روزهای‌ تعطیل‌ برخورد نکنند. اعمال‌ هر یک‌ از این‌ دهیوتها، یا جمع‌ دو یا حتی‌ هر چهار دهیوت‌، ممکن‌ است‌ باعث‌ شود روش‌ هاشانا تا دو روز به ‌تعویق‌ بیفتد؛ از جمله‌ روز دهم‌ تشری‌ نباید به‌ جمعه‌ و یکشنبه‌ و هفتمین‌ روز سوکوت‌ (بیست‌ و یکم‌ تشری‌، روز هُشانا رَبّا) نباید به‌ شنبه‌ بیفتد (برای‌ آگاهی‌ از سایر دهیوتها نک: د. جودائیکا، همانجا).

از نظر موقعیت‌ فصلها (به‌ عبری‌ تکوفت‌/ تقوفات‌)، در ماه‌ نیسان‌ خورشید در اعتدال‌ بهاری‌، در تموز در انقلاب‌ تابستانی‌، در تشری‌ در اعتدال‌ پاییزی‌ و در تِبِت‌ در انقلاب‌ زمستانی ‌قرار می‌گیرد (همان‌، ج‌ 5، ستون‌ 46)؛ ازینرو، در حالی‌ که‌در گاه‌شماری‌ فصلی‌ ـ کشاورزی‌ یهود، سال‌ از نیسان‌ آغاز می‌گردد، در گاه‌شماری‌ مذهبی‌، اول‌ تشری‌ آغاز سال‌ محسوب ‌می‌شود. در موقعیتهای‌ تاریخی‌ گوناگون‌، بعضی‌ زمانهای ‌دیگر، از جمله‌ اولِ‌ ماه‌ ایلول‌ یا نیمه‌ ماه‌ شباط، نیز آغاز سال‌ به‌ شمار می‌آمده‌اند (نیلسون‌، ص‌ 274). نام‌ ماههای‌ سال‌ در این‌گاه‌شماری‌ عموماً همان‌ نام‌ ماههای‌ گاه‌شماری ‌بابلی‌ است‌ اما تا پیش‌ از زمان‌ اسارت‌ یهودیان‌ در بابل‌ نام ‌ماههای‌ کنعانی‌ باستان‌ و نیز صورت‌ شمارشی‌ ماهها کاربرد داشته‌ است‌ (برای‌ نامهای‌ کنعانی‌، که‌ تنها چهار نام‌ باقی ‌مانده‌ و به‌ دست‌ ما رسیده‌ است‌ نک: د. جودائیکا، ج‌ 5، ستون‌ 48)؛ ازینروست‌ که‌ در بعضی‌ مواضع‌ کتاب‌ مقدّس‌ (مثلاً کتاب‌ حزقیال‌ نبی‌، 1:1، 1:8؛ کتاب‌ زکریای‌ نبی‌، 8:19؛ کتاب‌ دوم ‌تواریخ‌ ایام‌، 30:2) از ماهها، نه‌ با نام‌ آنها، بلکه‌ با شماره‌ آنها یاد شده‌ است‌.

مبدأ گاه‌شماری‌ یهودی‌ (زمان‌ آفرینش‌ عالم‌ به ‌زعم‌ یهودیان‌) 4382 سال‌ پیش‌ از مبدأ گاه‌شماری‌ هجری‌ محاسبه‌ می‌شود. این‌ مبدأ را نویسندگان‌ متقدم‌ اسلامی‌ (مثلاً حمزه‌ اصفهانی‌، ص‌ 77) نیز ذکر کرده‌اند. در عین‌ حال‌، باید در نظر داشت‌ که‌ به‌ سبب‌ ماهیت‌ شمسی‌ ـ قمری‌ گاه‌شماری‌ یهودی‌ ــ که ‌طول‌ سال‌ را در یک‌ دوره‌ نوزده‌ ساله‌ با طول‌ سال‌ در همین‌ مدت‌ در گاه‌شماریهای‌ شمسی‌ برابر می‌کند ــ اختلافی‌ که‌ حمزه‌ اصفهانی‌ ذکر کرده‌، اکنون‌ بین‌ گاه‌شماری‌ هجری‌ و یهودی‌ صادق‌ نیست‌. محمدبن‌ موسی‌ خوارزمی‌ (ص‌ 2ـ9) و ابوالحسن‌ قاینی‌ (ص‌ 2ـ 6) نیز درباره‌ گاه‌شماری‌ یهودی ‌مطالبی‌ ذکر کرده‌اند. در نمونه‌های‌ متعددی‌ از زیجهای‌ دوره ‌اسلامی‌ نیز بخشی‌ به‌ بررسی‌ این‌ گاه‌شماری‌ اختصاص‌ دارد (مثلا محمدبن‌ ایوب‌ طبری‌، گ‌ 3 رـ3 پ‌؛ سنجر کمالی‌، گ‌ 10 پ‌ ـ 11 ر). محمدبن‌ ایوب‌ طبری‌ (نک: گ‌ 5 ر ـ 5 پ‌)، همانند بسیاری‌ از دانشمندان‌ اسلامی‌، به‌ هنگام‌ محاسبه ‌روزها و ماهها و تعیین‌ کبیسه‌ در گاه‌شماری‌ یهودی‌ این ‌محاسبه‌ها را از مبدأ گاه‌شماری‌ ذوالقرنینی‌ (= سلوکی‌)، نه‌یهودی‌، انجام‌ داده‌ است‌.

از میان‌ دانشمندان‌ اسلامی‌، ابوریحان‌ بیرونی‌ بیش‌ از همه‌ درباره‌ این‌ گاه‌شماری‌ مطالبی‌ نوشته‌ است‌. به‌ طوری‌ که‌ بسیاری‌ از دانسته‌های‌ امروزی‌ درباره‌ ماهیت‌ این‌ گاه‌شماری‌ در جوامع‌ اسلامی‌، مدیون‌ نوشته‌های‌ اوست‌ (نک: ابوریحان‌بیرونی‌، 1373ـ 1375، ج‌ 1، ص‌ 180ـ227؛ همو، 1923، ص‌52 ـ 59). او (1373ـ 1375، ج‌ 1، ص‌ 183ـ 198) جدولهای‌متعددی‌ درباره‌ آغاز ماههای‌ این‌ گاه‌شماری‌ در هر یک ‌از روزهای‌ هفته‌، چگونگی‌ آغاز سال‌ در هر یک‌ از سالهای ‌ناقصه‌، معتدله‌ یا تامه‌ و روزهای‌ مهم‌ در این‌ گاه‌شماری ‌ترتیب‌ داده‌ است‌.

در مورد استفاده‌ از این‌ گاه‌شماری‌ در اسناد تاریخدار اسلامی‌، آنچه‌ مهم‌ به‌ نظر می‌رسد رواج‌ استفاده‌ از گاه‌شماری‌ سلوکی‌ به‌ جای‌ گاه‌شماری‌ یهودی‌ است‌، چنانکه‌ سنگ‌مزاری‌ دربیت‌المقدس‌، متعلق‌ به‌ 367 هجری‌ قمری‌ با گاه‌شماری‌ سلوکی‌، نه‌ گاه‌شماری‌ یهودی‌، تاریخگذاری‌ شده‌ است‌ (نک: >گزارش‌تاریخی‌ کتیبه‌های‌ عربی‌<، ج‌ 5، ص‌ 126ـ127؛ برای‌ آگاهی ‌بیشتر درباره‌ گاه‌شماری‌ یهودی‌ نک: د. جودائیکا، ج‌ 5، ستون‌ 43ـ 53). در مورد تطبیق‌ این‌ گاه‌شماری‌ نیز مالر (ص‌ 526 ـ 603) روزهای‌ آغاز ماههای‌ یهودی‌ را بین‌ سالهای‌ 4001 تا 5950 یهودی‌ (240ـ2190 میلادی‌) تطبیق‌ و جشنهای‌ هر ساله‌ گاه‌شماری‌ یهودی‌ را در همین‌ دوره‌ زمانی‌ (ص‌ 609ـ 627) به‌ دست‌ داده‌ است‌. یوسف‌ ستاره‌شناس‌، پژوهشگر معاصر، نیز گاه‌شماریهای‌ هجری‌ شمسی‌، هجری‌ قمری‌، میلادی‌ و یهودی‌ را بین‌ سالهای‌ 1278 تا 1404شمسی‌/ 1317ـ 1444 قمری‌/ 1900ـ2026 میلادی‌/ 5660 ـ5786 یهودی‌ تطبیق‌ داده‌ و در جدولهایی‌ عرضه‌ کرده‌ است‌ (ص‌ 59 ـ 187).

گاه‌شماری‌ میلادی‌ یا مسیحی‌ صورت‌ تکمیل‌ شده ‌گاه‌شماری‌ رومی‌ است‌ که‌ به‌ سبب‌ تطبیق‌ نداشتن‌ گاه‌شماری ‌رومی‌ با فصول‌ و حرکت‌ قهقرایی‌ آنها در طول‌ سال‌ به ‌وجود آمد. گاه‌شماری‌ رومی‌ نیز بر اساس‌ گاه‌شماری‌ مصری‌ باستان‌، که ‌گاه‌شماری‌ شمسی‌ بود، به‌ وجود آمد (نک: عبداللهی‌، 1365 ش‌، ص‌ 36ـ 38). اصلاح‌ گاه‌شماری‌ رومی‌، ارکان‌ گاه‌شماری‌ میلادی‌ را پدید آورد. این‌ اصلاح‌ در زمان‌ ژولیوس‌ (یولیوس‌) سزار، سردار مشهور رومی‌ (حک 102ـ44 ق‌م‌)، صورت‌ گرفت‌. گاه‌شماری‌ جدید از سال‌ 45 ق‌م‌ رسمیت‌ یافت‌ و بعدها به‌ نام‌ ژولیوس‌ سزار (یولیوس‌ قیصر) به‌ گاه‌شماری‌ یولیانی‌/قیصری‌ مشهور شد. طول‌ سال‌ در این‌ گاه‌شماری‌ 365 روزو 6 ساعت‌ محاسبه‌ و قرار شد در هر چهار سال‌ یک‌ روز به‌ عنوان‌ کبیسه‌ به‌ سال‌ افزوده‌ شود (همان‌، ص‌38). در زمان‌ آوگوستوس‌، نیز در این‌ گاه‌شماری‌ اصلاحاتی‌ صورت‌ گرفت‌، شامل‌ ترتیب ‌تعداد روزهای‌ ماه‌ و اضافه‌ شدن‌ روز کبیسه‌ به‌ آخر ماه‌ فوریه‌. اما مهمترین‌ اصلاح‌ در این‌ گاه‌شماری‌، جابجایی‌ آغاز سال‌ از 25 مارس‌ به‌ اولین‌ روز ماه‌ ژانویه ‌بود ولی‌ این‌ تغییر آغاز سال‌ تا قرنها مقبولیت‌ عمومی‌ نیافت‌. با این‌ جابجایی‌ ترتیب‌ شمارشی‌ نام‌ ماهها، که‌ تا این‌ زمان‌ در نام‌ ماههای‌ میلادی‌ وجود داشت‌، از بین‌ رفت‌ و ماههایی‌ که ‌نام‌ آنها بیان‌کننده‌ مرتبه‌ شمارشی‌ آنها در رتبه‌های‌ هشتم‌، نهم‌ و دهم‌ سال‌ بود به‌ عنوان‌ ماههای‌ دهم‌، یازدهم‌ و دوازدهم‌ قرارگرفتند (همان‌، ص‌ 39).

در زمان‌ حکومت‌ کنستانتین‌ اول‌ (امپراتور روم‌: 228ـ337میلادی‌) و در سال‌ 321 میلادی‌، هفته‌ یکی‌ از ارکان‌ گاه‌شماری‌ شد (همان‌، ص‌ 42). در این‌ زمان‌، مبدأ این‌ گاه‌شماری‌، که‌ سیر تکاملی‌ خود را از زمان‌ سزار آغاز کرده‌ بود، آغاز حکومت ‌دیوکلتیانوس‌ (در منابع‌ اسلامی‌، مثلاً ابوریحان‌ بیرونی‌، 1923، ص‌ 137: دقلطیانوس‌)، امپراتور روم‌، بود. بین‌التاریخین ‌این‌ گاه‌شماری‌ در منابع‌ گوناگون‌ اسلامی‌ ضبط شده‌ است‌ (ابوریحان‌ بیرونی‌، همانجا، بین‌التاریخین‌ این‌ گاه‌شماری‌را با چند گاه‌شماری‌ دیگر ضبط کرده‌ است‌). در سال 52 میلادی‌، راهبی‌ رومی‌ به‌ نام‌ دیونوسیوس‌ اکزیگوس‌، درمحاسبه‌ای‌ قهقرایی‌، تاریخ‌ میلاد مسیح‌ علیه‌السلام‌ را برابر22 دسامبر سال‌ یکم‌ میلادی‌ محاسبه‌ کرد و از این‌ زمان ‌این‌ تاریخ‌ به‌ عنوان‌ مبدأ گاه‌شماری‌ میلادی‌ مورد پذیرش‌کلیسای‌ روم‌ قرار گرفت‌ و رسمیت‌ یافت‌ (عبداللهی‌، 1365 ش‌، ص‌ 44) اگرچه‌ مدتها طول‌ کشید تا این‌ گاه‌شماری‌ در سراسر اروپا پذیرفته‌ شود.

موضوع‌ تعیین‌ مبدأ این‌ گاه‌شماری‌ فقط بر اساس‌ محاسبه ‌دیونوسیوس‌ و بر اساس‌ روش‌ قهقرایی‌ مورد پذیرش‌ می‌باشد، چرا که‌ برابر نوشته‌ کتاب‌ مقدّس‌ (انجیل‌ متی‌، 2:1) عیسی‌مسیح‌ علیه‌السلام‌ در زمان‌ حکومت‌ هیرودیس‌ (هرودس‌ اول‌ملقب‌ به‌ هرودس‌ کبیر، 37 تا 4 ق‌م‌) به‌ دنیا آمده‌ است‌؛ بنابراین‌، موضوع‌ مبدأ گاه‌شماری‌ میلادی‌ تنها از روی‌ محاسبه‌، نه‌ بر اساس‌ قراین‌ تاریخی‌، تأیید می‌گردد. تا 1582 میلادی‌، روش‌ اعمال‌ کبیسه‌ در این‌ گاه‌شماری‌ همان‌ روش‌ مورد نظر سزار (اعمال‌ یک‌ روز کبیسه‌ در هر چهار سال‌) بود اما چون ‌طول‌ متوسط سال‌ شمسی‌ با طول‌ متوسط مورد نظر منجمان‌ عهد سزار اختلاف‌ داشت‌ (برای‌ آگاهی‌ از این‌ اختلاف‌ نک: ریاحی‌، ص‌ 4)، جمع‌ این‌ اختلاف‌ بین‌ این‌ طولهای‌ متوسط تا 1582 میلادی‌ باعث‌ به‌ وجود آمدن‌ ده‌ روز اضافی‌ در این ‌گاه‌شماری‌ شده‌ بود. با دستور پاپ‌ گرگوریوس‌ سیزدهم‌ (دوره‌پاپی‌: 1572ـ 1585 میلادی‌) این‌ ده‌ روز اضافی‌ را از این‌ گاه‌شماری‌ حذف‌ کردند و روز پس‌ از چهارم‌ اکتبر 1582 را پانزدهم‌ اکتبر خواندند و در آن‌ گاه‌شماری‌، روش‌ خاصی‌ برای ‌آرایش‌ کبیسه‌ها وضع‌ شد. این‌ گاه‌شماری‌ به‌ گاه‌شماری‌ گرگوری ‌شهرت‌ یافت‌ (نک: عبداللهی‌، 1365 ش‌، ص‌ 38ـ 48). آگاهیهای ‌معدودی‌ درباره‌ این‌ گاه‌شماری‌ در آثار نویسندگان‌ متقدم‌ اسلامی ‌وجود دارد. در حالی‌ که‌ نام‌ ماههای‌ این‌ گاه‌شماری‌ با عنوان‌ گاه‌شماری‌ رومی‌ در موارد مختلف‌ ذکر شده‌ است‌ (فرغانی‌، ص‌ 3ـ4؛ ابوریحان‌ بیرونی‌، 1923، ص‌ 50؛ نیز نک: جدول‌ 10) اشاره‌های‌ مختصر و البته‌ متفاوتی‌ درباره‌ مبدأ این‌ گاه‌شماری ‌وجود دارد.

مسعودی‌ (ج‌ 2، ص‌ 34) تولد عیسی‌ مسیح‌ علیه‌السلام‌ را 399 سال‌ پس‌ از پادشاهی‌ اسکندر، و ابوریحان‌ بیرونی‌ (1923، ص‌ 17) این‌ مدت‌ را 304 سال‌ ذکر کرده‌ است‌. حتی‌ نویسندگان‌ مسیحی‌ ساکن‌ در سرزمینهای ‌اسلامی‌ تاریخهای‌ مورد نظر خود را عموماً با گاه‌شماری‌ سلوکی‌ و هجری‌ بیان‌ نموده‌اند (مثلاً یحیی‌ بن ‌سعید انطاکی‌، متوفی‌ 458؛ ص‌ 102، 169). مهمترین‌ کاربرد گاه‌شماری‌ مسیحی‌ بر روی ‌اسناد تاریخدار دوره‌ اسلامی‌، استفاده‌ از این‌ گاه‌شماری‌ بر روی‌ مجموعه‌ سکه‌های‌ عرب‌ ـ بیزانسی‌ است‌ که‌ در عَکّا، در حدود 1250 میلادی‌/ 648 هجری‌ قمری‌، ضرب‌ شده‌ است‌ (برای‌ آگاهی‌ از نمونه‌هایی‌ از این‌ سکه‌ها نک: سلیم‌ عرفات‌ مبیض‌، ص‌ 186).


جدول‌ ده _ نام‌ ماههای‌ سال‌ در گاه‌شماری ‌میلادی ‌که‌ در آثار نویسندگان‌ اسلامی‌، گاه‌شماری‌ رومی‌ معرفی‌ شده‌ است‌‌
ردیف ماه
1 یِنُواریوس‌
2 فیراریوس‌
3 مارطیوُس‌‌
4 اِفلیریوس‌‌
5 ‌مایُوس‌‌
6 یونیوس
7 یولیوس
8 اوغُسطوس‌
9 سِبطِمریوس‌‌
10 اوقُطومبریوس‌‌
11 نوامبریوس‌
12 دِسطِمبریوس‌

بجز این‌، کتیبه‌ای‌ به‌ زبان‌ عربی‌، اما تاریخگذاری‌ شده‌ با گاه‌شماری‌میلادی‌، در صحرای‌ سینا، متعلق‌ به‌ سال‌ 1632 میلادی‌/1041ـ1042 هجری‌ قمری‌ وجود دارد (نک: >گزارش‌ تاریخی ‌کتیبه‌های‌ عربی‌<، ج‌ 11، ص‌ 100). در قرن‌ بیستم‌ میلادی‌ گاه‌شماری‌ مسیحی‌ در بسیاری‌ از کشورهای‌ اسلامی‌ رسمیت‌ و رواج‌ یافت‌؛ از جمله‌ در کشور ترکیه‌، با رسمیت‌ یافتن‌ این‌ گاه‌شماری‌ از سال‌ 1304 ش‌/ 1925 سکه‌های‌ بسیاری‌ مورَّخ‌ به ‌تاریخ‌ میلادی‌ ضرب‌ شد (برای‌ آگاهی‌ از نمونه‌هایی‌ از این ‌سکه‌ها نک: آرتوک‌، ج‌ 2، ص‌ 748ـ757).

بعضی‌ فرقه‌های‌ یهودی‌ یا مسیحی‌ از گاه‌شماریهای ‌اختصاصی‌ خود استفاده‌ می‌کرده‌اند. نمونه‌ای‌ از این‌گاه‌شماریهای‌ فرقه‌ای‌، که‌ سندی‌ از آن‌ در سرزمینهای‌ اسلامی ‌وجود دارد، مربوط به‌ گروهی‌ از مسیحیان‌ ساکن‌ در منطقه ‌سیناست‌ که‌ مبدأ گاه‌شماری‌ آنان‌ 1113 سال‌ پیش‌ از مبدأ گاه‌شماری‌ یهود می‌باشد. سندی‌ که‌ در آن‌ از این‌ گاه‌شماری ‌استفاده‌ شده‌، سنگ‌مزار یکی‌ از مقدسین‌ این‌ فرقه‌ (متوفی‌ 626هجری‌ قمری‌) است‌ (نک: >گزارش‌ تاریخی‌ کتیبه‌های‌عربی‌<، همانجا).

برگرفته از مرکز تقویم: calendar.ut.ac.ir



نشانی کوتاه این صفحه: